هیئت روضه الشهدا شهر مریانج

هیئت روضه الشهدا شهر مریانج

محفل بسیجیان و رهروان امام وشهدا
هیئت روضه الشهدا شهر مریانج

هیئت روضه الشهدا شهر مریانج

محفل بسیجیان و رهروان امام وشهدا

معتکفین حرم

معتکفین حرم

«حاج منصور»، ایمان و عمل را در خود جمع کرده، برای ما شده بود الگو. همان روز ششم مرداد 67 که نمایندگان صلیب سرخ به اردوگاه رمادیه 13 آمدند، برای نام نویسی اسرا و صدور کارت شناسایی، حال حاج منصور خیلی خراب بود.

آمپول عوضی به او زده بودند. نماینده صلیب سرخ در کنار او داشت مشخصات فردی‌اش را می‌نوشت: «زرنقاش، منصور»... .

یکباره حاج منصور در جلو چشمان بهت‌زده‌ی صلیبی‌ها به شهادت رسید و همه‌ اردوگاه در غم و اندوه فرو رفت.

چند ماه بعد که می‌خواستند اسرا را به کربلا ببرند، شبی که نوبت به بچه‌های اردوگاه 17 رسید، «محمد رحیم موزه»، دوست و همشهری حاج منصور، این خواب را دید که بعدها برای حاج آقا سیدعلی اکبر ابوترابی تعریف کرد:

خواب دیدم در حرم آقا امام حسین (ع) هستیم. خیلی از شهدا هم بودند. در میان آن‌ها‌ «حاج منصور زرنقاش» را دیدم. خوشحال شدم. صورتش را بوسیدم و گفتم: حاجی! اینجا چه کار می‌کنی؟

گفت: از همان شب اول، حضرت فاطمه‌ زهرا (س) مرا آورد در حرم فرزندش امام حسین(ع) 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد