هیئت روضه الشهدا شهر مریانج

هیئت روضه الشهدا شهر مریانج

محفل بسیجیان و رهروان امام وشهدا
هیئت روضه الشهدا شهر مریانج

هیئت روضه الشهدا شهر مریانج

محفل بسیجیان و رهروان امام وشهدا

ما انقلابمان را صادر کردیم

«ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‌ایم. ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‌ایم. ما در جنگ ، پرده از چـهره تزویر جهانـخواران کنار زدیم. ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناخته‌ایم. ما در جنگ به این نتیجه رسیده‌ایم که باید روی پای خودمان بایستیم. ما در جنگ، ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم.» (حضرت امام خمینی(ره)، 3/12/67 منشور روحانیت)

الهی عظم البلاء و برح الخفا وانکشف الغطاء ...

اسیر غربت دنیا شده‌ایم، گرچه هنوز دلمان پر می‌کشد برای دیدارش اما هواسمان با او نیست؛ نگاهمان جای دیگری است. این‌جا دنیاست؛ پر از مکر و فریب و همه غرق در ریا و ... اهل دل کم پیدا می‌شود این‌جا، این‌جا اهل حرم نایاب است؛ می‌خوانیم و می‌نویسیم از آن که تشنه بود و سیراب شد از کوثر ولایت و دید آن یوسف گم شده را، اما نپرسیدیم که چه کرد که لایق دیدار گشت و چشمش به نور حضور آن یگانه؛ ولی حق در زمین روشن گشت. اسیر غربت دنیا شده‌ایم؛ هر چند که دلتنگ اوییم. دیگر حالا کمتر او را صدا می‌زنیم و فقط در مجالس ... اما هنوز هم نگاهمان در این شهر پرهیاهو دنبال او می‌گردد، دنبال که شاید برای لحظه‌ای درنگ کند و به ما بنگرد، به ما که شاید فقط به زبان، شیعه‌ی اوییم و راه و رسمش را پیروی نمی‌کنیم. اسیر غربت دنیا شده‌ایم که امروز در خیابان ولی‌عصر (عج) نشانی از تقوای شیعه نمی‌بینیم و آقا آن‌جا از همه غریب‌تر است. امروز کدام چاه نجوای شبانه او را به جان دل می‌شنود و کدام ابوذر و عمار، سلمان به ولایتش در میان اهل کوفه قسم یاد می‌کنند. این‌جا دنیا است؛ این صدا را می‌شنوی؟
الهی عظم البلاء و برح الخفا وانکشف الغطاء ... صدای مولاست که دعا می‌کند بیاید و ما را از خواب غفلت بیدار کند ...

آهای جماعت پت و مت!

جماعتی که، شعار ویژه شان، همیشه، نه غزه نه لبنان جانم فدای هرچیزی جز مصالح ملل مسلمان ، و بعدش هم ، نه غزه نه لبنان ، فقط فلات ایران! شد ، همان جمعی که قبلا شعار داده بودند ، فلسطینو رها کن فکری بحال ما کن ! ، همان جریانی که اصولا می گفتند ما نباید در کار ملت فلسطین که خودشان با اسرائیل توافق کرده اند (؟!) فضولی کنیم و همین که مردم فلسطین به حماس و جبهه مقاومت رای دادند ، ناگهان برقها رفت و بوق دموکراسی خاموش شد و حماس از آنروز شد گروه ترویستی و حمایت ما از آنها شد اخ !، همانها که هرچه نگرانی اسرائیل دارد، آنها هم دارند ، هرچه دلشوره انگلیس دارد ، دل آنها را هم می شورد و اگر چیزی در سینه ی اوبما رخت می شورد ، در سینه ی آنها هم می شورد ، حالا این جریان بخواهند "بچه خر کنند" و بگویند ، آنچه که در شمال افریقا و در جبهه سازش عربی در جریان است ، نشات گرفته از تحرکات کاریکاتوری آنها در فتنه 88 است!!!

* جماعتی که نان و آبشان را بی.بی.سی جور می کند ، و هرچه خواستند ، بی.بی.سی برایشان کرد و آنهاهم به خواست بی.بی.سی ، به هر ضربی رقصیدند ، کور شوند و نبینند که امروز بی.بی.سی خبرنگارانی را که اتفاقا ، اتفاقا ، اتفاقا ایرانی و هم خط و جریان آنها هم هستند ، به مصر فرستاده و مردم مصر را از ایجاد یک حکومت اسلامی مانند جمهوری اسلامی برحذر می دارد ، حیا نکنند ، چشم در چشم مردم بدوزند و بیایند و بگویند که با مردم مصر همراهند !
* جماعتی که نتوانستند یک نفر باصطلاح شهید ! ( بجز آن تروریست خیابان بند اعدامی شکارشده در آسمان ، آن زن شوهرکش منحرف جنسی ، و این زن قاچاقچی مواد مخدر ششلول بند – آدم یاد ناتاتشا می افتد ! ) پیدا کنند و از همه بدتر کمیت داستان ندا ! بشان هم می لنگد ، بیایند و خود را با ملتی مقایسه کنند که تاکنون بیش از دویست شهید و بیش از 5 هزار نفر مجروح سرشماری شده و هویت معلوم دارند !
* جماعتی که در تمام تلویزیونهای جبهه غربی مورد حمایت بودند و از آبدارچی تا رئیس حکومتهای جبهه استکبار و دیکتاتوری ظلم ، از آنها حمایت کردند و تا توانستند باد در آستینشان دمیدند ، بیانید و خود را با ملتی مقایسه کنند که امروز مورد سانسور و تحریفند و رفتارهای خبری ، علیه آنها تنظیم شده !


آهای جماعت پت و مت !

شما علیه انقلابی ، کاریکاتوری از انقلاب ( و در حقیقت ، یک اغتشاش و کودتا ! ) ترسیم کردید ، که مردم مصر و تونس از آن انعکاس گرفتند!


بد نیست این جماعت به این سئوال ِ بی نهایت ساده ، بی نهایت ساده ، جواب بدهند که "آقای مبارک" از اغتشاشات سال گذشته این حضرات در ایران "خشنود" بود یا ناراحت ! ؟ به این سئوال بچه گانه ، بچه گانه ، جواب بدهند که آمریکا و انگلیس و اسرائیل از برکناری احتمالی مبارک آسیب می بینند یا خوشحال می شوند ؟ و به ما بگویند که آیا تحرکات آنها در سال گذشته در تهران و تحرکات امروز مردم مصر در قاهره و سایر شهرهای این کشور، هردو از نظر جبهه کفر و استکبار وظلم و دیکتاتوری یک ماهیت و تاثیر را دارد ؟ آیا اگر آنها موفق می شدند ، یک ضلع به جبهه متحدان آمریکا و انگلیس و اسرائیل اضافه می شد ، یا اگر مردم مصر موفق شوند ، یک ضلع از جبهه متحدان آمریکا و انگلیس و اسرائیل کم نخواهد شد ؟ آیا مردمی که در خیابان فریاد می زنند لا مبارک لا آمریکا ، با جماعتی که فریاد زدند به نفع آمریکا ، کوچکترین شباهتی دارند؟


آیا می شود این 180 درجه تضاد را "ماست مالی" و "صافکاری" کرد ؟


معتقدم ، صدای آمریکا ، خود با کارشناسانش ، تحلیلهای بچه گانه را بخورد مخاطبانش می دهد . اما بی.بی.سی ، خود تقریبا سکوت می کند و سعی می کند تا تحلیل های سفیهانه ، بوسیله تماسهای تلفنی و مخاطبان تربیت شده در همین "درگاه" ، به خورد مخاطب برود ! اما هدف یکی است. انتشار تحلیلهای دیوانه وار که فقط انسانهای دارای نقایص عمیق فکری یا عقده های فروخورده سیاسی می توانند به آنها متوسل شوند.


بابا ، ما شما را پخ می کردیم تا فرحزاد می دویدید ! یادتان رفته ؟ با اولین درگوشی ، جمعتان به درون ماشین های مردم و مغازه ها و کوچه ها در هم می پاشید ! شما خودتان را با چه کسی مقایسه می کنید ؟ با کسانی که تا امروز به جمعیتشان – بر عکس شما ! – افزوده شده و کشته هایشان افزون تر ؟ با جماعتی که آمریکا بدنبال به انحراف کشیدن و تضعیف مبارزه آنها ( بر عکس شما ) است ؟


به این دوانگی بخندیم یا بگرییم ؟


رهبران عربستان ، اردن ، یمن ، مصر و تونس ، از اغتشاشات شما حمایت کرده و در دلشان ، بخاطر تضعیف جبهه مقاومت قند آب می شد یا نمی شد ؟ آیا کسی نمی داند که همین ها بودند که پس از سرکوب و منکوب شدن شماها ، دوباره سرشان را جلوی جمهوری اسلامی پایین آوردند و زیپ دهانشان را کشیدند ؟ آیا اینها همانها نبودند که موقعی که شماها در خیابانهای مرکزی تهران هر نجاستی که می شد ، مرتکب شدید ، برای دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی پشت بازو می آمدند ؟


یک جوری ، یک لحظه به فکرتان نرسد که از فضای شما در فیسبوک و توئیتر بی خبرم !

هنوز که هنوزست ، دوستانی بازهم برایم محتواهای شگفت انگیز فیدها و کامنت ها و لایک هایتان را می فرستند! مقایسه کردن اوباش انگشت شمار اجیرشده ی دولت های عضو جبهه سازش برای ایجاد هراس در مردم ، با مردم میلیونی به خشم آمده در 9 دی ، چگونه ممکن شد ؟ چگونه دو سر تضاد را به هم رساندید و خود را با مردم مصر و حکومت های جبهه سازش را ملتهای جبهه مقاومت یکی کردید ؟


به این دیوانگی بخندیم یا بگرییم ؟


وقتی جبهه شما ، چنین آبکین تحلیلهایی دارد ، چگونه امید تشکیل یک جریان غیرکاریکاتوری دارید ؟ دوباره میخواهید خر تروا در 22 بهمن را بر اساس تئوری آن شیرخر خورده ی سابقا وزیر، اجرا کنید ؟


با این سبک مدل سی.پی.یو و این چنین تیپ سیستم عامل ، خب بفرمایید. بفرمایید برگردید ببینم که چه غلطی می کنید. یا اصلا شما اگر می توانستید غلطی بکنید ، چرا عمده تان رفتید ؟ 

پایگاه خبری جوان

22 بهمن از منظر روح الله

پیروزى انقلاب اسلامى
در 21 بهمن پس از اعلام حکومت نظامى در تهران ، امام به مردم دستور دادند تابه خیابانها بریزند و به حکومت نظامى بى اعتنا باشند. مردم نیز به مراکز دولتى و پادگانها یورش بردند و به تدریج آنها را فتح کرده و در روز 22 بهمن 1357 کنترل امور را بدست گرفته و سلطنت 50 ساله پهلوى و 2500 ساله شاهنشاهى را منقرض کردند.
# یوم الله ، بیست و دوم بهمن سالروز شکست باطل و جنود ابلیس به دست حق طلب جندالله .
صحیفه نور جلد 17،ص 188
# درود بر بیست و دوم بهمن یوم الله و آفرینندگان آن .
صحیفه نور جلد 17،ص 208
# در چنین روز فرخنده اى حق بر باطل و جنود رحمانى بر اولیاء شیطان و حزب الله بر طاغوت و طاغوتیان غلبه نمود و حکومت عدل اسلامى مستقر گردید و دست حق از آستین ملت رزمنده ایران بیرون آمد و نصرت اعجازآمیز اسلام بر کفر تحقق یافت .
صحیفه نور جلد 11، ص 265
# در چنین روز مسعودى همبستگى قشرهاى ملت دلیر روز افزون و ارتش و سایر قواى انتظامى ، وفادارى خود را به اسلام و ایران نشان دادند و میهن خود را از شر طاغوت هاى زمان که در راءس آنان دولت آمریکاست رهاى بخشیدند.
# ماها و نویسندگان و گویندگان و سخنوران اگر بخواهیم ارزش عمل این شهیدان و جانبازان راه خدا و فداکارى و حجم پیامد این شهادتها و جان نثارى ها را بشماریم ، شاید ناچار باشیم ، به عجز خود اعتراف کنیم .
صحیفه نور جلد 17،ص 188
# 22 بهمن باید سرمشق ما باشد در طول زندگى و براى نسل هاى آینده که همه آنها 22 بهمن را که غلبه ایمان بر کفر و الله بر طاغوت و اسلام بر کفر بود، باید حفظ کنند و بزرگ بشمارند.
صحیفه نور جلد 14، ص 70
# بزرگ بشمارند روزى را که خداى تبارک و تعالى به ملت ما منت گذاشت که این ملت را یکپارچه و ملت را غلبه داد.
صحیفه نور جلد 14،ص ۷۷

 بهمن
عملیات فتح فاو
عملیات ظفرمند والفجر 8 در شامگاه 20 بهمن 1364 با رمز مقدس یا فاطمه الزهرا در ساحل اروند رود، شروع شد و پس از 75 شبانه روز درگیرى که در طول جنگ بى سابقه بود، منطقه فاو به تصرف کامل سپاه اسلام درآمد. در این عملیات 50 هزار نفر از نیروى دشمن کشته و زخمى ، 30 هزار نفر اسیر و 80 کیلومتر مربع از زمینهاى دشمن به تصرف رزمندگان درآمد. انهدام 600 تانک ، 500 خودرو، 150 توپ 45 هواپیما، 10 هلى کوپتر و 3 ناوچه دشمن از نتایج دیگر این عملیات بود.
# مسؤ ولین و فرماندهان ارتش و سپاه و بسیج با استفاده از امکانات مادى و معنوى خود، با تزلزل سخت و عمیق حاکم بر پیکر پوسیده عراق در جبهه هاى جنگ خصوصا در نبرد قهرمانانه فاو به نبرد بى امان خود و مقاومت تا سقوط صدامیان ادامه دهند و با وحدت و انسجام کامل در صفوفى به هم پیوسته امان را از آنان سلب نمایند.
# من با کمال تواضع ، از این مدافعان پیروز مى خواهم که هیچ گاه از نصرت حق و توکل بر خداى بزرگ غافل نباشند.
صحیفه نور جلد 19، ص 293

تأثیر شگرف فرهنگ پربار شهادت

تأثیر شگرف فرهنگ پربار شهادت در گستره جهان بینی اسلام ناب محمدی(ص) از جلوه های ممتاز برخوردار است. فرآیند این تأثیر در حوزه های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، نظامی و اقتصادی قابل مشاهده است. یافته ها و دستاوردهای تاریخی از صدر اسلام تاکنون، بیانگر این واقعیت شگرف است که فرهنگ شهادت طلبی به عنوان کارآمدترین و موثرترین عنصر در پیشبرد اهداف و حفظ ارزش ها و مقابله با دشمنان داخلی و خارجی مطرح بوده است. فرهنگ شهادت طلبی یعنی باور به خدا و معاد، اعتقاد راسخ بر درستی و بر حق بودن راه اسلام ناب محمدی(ص)، ایستادگی در مقابل دشمن، ایثار و فداکاری جهت حفظ ارزش های انقلاب و اسلام ناب، خستگی ناپذیری و اعتقاد به احدی الحسنیین.

تأثیر شگرف فرهنگ پربار شهادت در گستره جهان بینی اسلام ناب محمدی(ص) از جلوه های ممتاز برخوردار است. فرآیند این تأثیر در حوزه های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، نظامی و اقتصادی قابل مشاهده است. یافته ها و دستاوردهای تاریخی از صدر اسلام تاکنون، بیانگر این واقعیت شگرف است که فرهنگ شهادت طلبی به عنوان کارآمدترین و موثرترین عنصر در پیشبرد اهداف و حفظ ارزش ها و مقابله با دشمنان داخلی و خارجی مطرح بوده است. فرهنگ شهادت طلبی یعنی باور به خدا و معاد، اعتقاد راسخ بر درستی و بر حق بودن راه اسلام ناب محمدی(ص)، ایستادگی در مقابل دشمن، ایثار و فداکاری جهت حفظ ارزش های انقلاب و اسلام ناب، خستگی ناپذیری و اعتقاد به احدی الحسنیین.


هشت سال دفاع مقدس و عملیات رزمندگان اسلام با همه فراز و فرودش به خلق فرهنگی غنی منجر شد، همان تفکری که به عنوان فرهنگ پایداری از آن نام می برند. این فرهنگ دارای مشخصه ها و ویژگی هایی است که از دیگر فرهنگ ها و حتی فرهنگ مقاومت و پایداری دیگر کشورها متمایز و ویژه شده است. بنابراین مهمترین شاخصه های این فرهنگ را می توان خداباوری، همان گوهری که تمام سکنات و حرکات فرد را متوجه مبدأ هستی می نماید، برشمرد. زیرا خدامحوری موجب شد تا بر خلاف دیگر ارتش های جهان، رزمندگان اسلام تمام لحظات خود را متوجه خدا کنند و بر خلاف دیگر استراتژی های نظامی فتح خاک را نه به عنوان یک هدف اولیه و اصلی، بلکه به عنوان یک هدف ثانویه ببینند.
با توجه به این موضوع، تجاوزی آغاز شد که از سوی بسیاری از کشورهای مستکبر بیگانه حمایت مادی و معنوی می شد. این حمایت ها به گونه ای بود که براساس پیش بینی های خام اولیه، بسیاری نظر به این داشتند که در کمتر از چند ماه کار تصرف ایران پایان خواهد یافت. حال چرا تمامی این پیش بینی ها نادرست از آب درآمد و چه عواملی باعث شد که سرنوشت کشور ما در این نبرد نابرابر این گونه رقم بخورد ناشی از همان ویژگی های منحصر به فرد دوران دفاع مقدس ما یعنی فرهنگ شهادت طلبی است. به عبارت دیگر آنچه که زمینه پیروزی سربازان اسلام در برابر ارتش کفر را فراهم آورد، نه تجهیزات و آموزش های نظامی بلکه مقوله هدف، انگیزه و رهبری بود.
مقایسه این ویژگی نشان می دهد که هدف و فلسفه جنگ بین نظامیان بعثی و متجاوز متفاوت بود. آنها متجاوز بودند و قصد تسخیر کشور ما را برای ارضای نیازهای مادی و دنیوی خود داشتند. حال آنکه سربازان ما با هدف دفاع از آرمان ها و ارزش های اسلامی و حفظ میهن خویش وارد میدان کار و زار شده بودند. آنها متجاوز بودن و ما مدافع. آنها برای خودشان می جنگیدند و ما برای دفاع از ارزش های خویش. مسلماً انگیزه هر گروه نیز متمایز و جدا بود. مشوق و انگیزه آنها ترفیع، پاداش و کسب امکانات مادی و دنیوی بود. حال آنکه سربازان ما جان را در طبق اخلاص نهاده بودند و به قصد رسیدن به احدی الحسنیین رشادت می ورزیدند. در زمینه رهبری نیز تفاوت های مشهود بسیاری وجود داشت. صدام فرماندهی مستبد و دیکتاتور بود که همه کسانی که بر وفق مراد او کار نمی کردند به گونه ای از میدان به در می شدند. اما در مقابل، رهبری ما حضرت امام خمینی(ره) رهبری به تمام معنا رهبری بود که نه با اجبار و اجحاف، بلکه با ویژگی رهبرگونه و کاریزماتیک خاصی که داشت بر دل ها حکومت می کرد. سربازانش نه مزدور بلکه خود را همرزمان سربازان اسلام قلمداد می کردند. ایشان شخصیتی جامع در ابعاد مختلف علمی و عملی بود و یکی از کم نظیرترین حادثه های تاریخ اسلام را آفرید.
یکی دیگر از ویژگی های بارز و متفاوت بین دو گروه از نیروهای درگیر جنگ، خصلت و فرهنگ جهاد و شهادت طلبی است. بی شک این خصیصه بود که توانست ما را در برابر حملات دشمن حفظ کند. چه عزیزانی که با دستان خالی ولی قلبی آکنده از امید به حراست از کیان مقدس کشور عزیزمان پرداختند. چه میدان های مینی که با پاره های تن و از خودگذشتگی و ایثار این جان برکفان پاک شد. آری اگر امروز در این فضا نفس می کشیم به مدد فرهنگ والای این عزیزان است. بنابراین اوج تجلی فرهنگ شهادت طلبی در هشت سال دفاع مقدس نمایان شد، چرا که جوانان با پیشانی بندهای یا زهرا(س)، یا ابوالفضل(ع)، یا حسین(ع)، یا مهدی (عج) و... توانستند با کمترین ساز و برگ نظامی بر ارتش تا دندان مسلح دشمن که توسط استکبار جهانی تجهیز می شد، پیروز شوند و پرچم انقلاب و اسلام ناب را همچنان برافراشته نگه دارند.
حال وظیفه ما در دوران کنونی چیست؟ آنان که رفتند کار حسینی کردند و آنان که مانده اند باید کار زینبی کنند.
اینک بایستی با پایبندی به ارزش های والای اسلامی و انقلابی ضمن پاسداری از حرمت خون شهیدان، زمینه احیا و گسترش فرهنگ شهادت را فراهم آوریم. زیرا استکبار جهانی همیشه و در همه حال در اندیشه پیروزی بر ما و پایمال نمودن عزت و عظمت ماست و شواهد تاریخی نشان داده است که در این راه از هر حربه ای که بتواند در این زمینه بهره جسته و استفاده می کند. شواهد نشان می دهد که در دوران جنگ نیز استکبار جهانی به قواعد جنگی پایبند نبوده و سوءنیت خود را نشان داده است. جوانان ما باید هوشیار باشند و ناخواسته و ناآگاهانه قدم در راه تحقق اهداف این جهانخواران نگذارند.

مهدی باکری

ای عاشقان اباعبدالله! بایستی شهادت را در آغوش گرفت، گونه ها بایستی از حرارت و شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند؛ بایستی محتوای فرامین امام را درک و عمل نماییم تا بلکه قدری از تکلیف خود را شکرگزاری به جا آورده باشیم.  

 

سردار شهید مهدی باکری  

 

ما مردمان جنگیم

 

 

ما عهد بسته هستیم در عرصه ی ولایت

                       ما ایستاده هستیم تا لحظه ی شهادت

                                                  دشمن ما بداند ما مردمان جنگیم

                                                                         با هر سلاحی آید میجنگیم تا قیامت

بهجت عارفان

آیت الله بهجت: 

مهمتر از دعا برای تعجیل در فرج،دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار حضرت تا ظهور او میباشد. 

 

شهادت، پایان غربت بشر و آغاز قربت انسان است.


شهادت، پایان غربت بشر و آغاز قربت انسان است. شهادت، پل پیوند زمین و آسمان است و شاهدان، غریبه‌هایی مظلوم در زمین هستند که قامت ملکوتی ارواحشان، به اسارت منطق معاش ناسوتیان در نیامده و در عین حالی که ظاهر در زمین و شریک در غفلت زمینیان می‌زیند، در واقع دیده بر باطن عالم و حقیقت دنیا گشوده‌اند و محشور عالم معنا هستند..

در این حال و روز که بندها ترنم ماندن دارند و زنجیرها سرود نشستن می­خوانند، کندن چه کار سترگی است، پر کشیدن چه با شکوه است و پیوستن چه شیرین و دوست داشتنی. کاش با تو بودیم وقت قران انتخاب تو با انتخاب حق.

کاش با تو بودیم آن زمان که دست از این جهان می­شستی و رخت خویش از این ورطه بیرون می­کشیدی.

کاش با تو بودیم آن زمان که فرشتگان، تو را بر هودج نور می­گذاشتند و بال­های خویش را سایه­بان زخم­های روشن تو می­کردند...

شادی ارواح مطهر شهدا صلوات...

ما مهیاییم ...

آی مردان جبهه دیروز 

پرس جویی کنید ز خود امروز  

 

امروز صحنه آماده شدن جهانیان برای پذیرش حکومت جهانی مهدی فاطمه است ... 

در این چند هفته اخیر خدا نشان داد که در یک ان میتواند ظور حضرتش را برساند ... 

ما مهیاییم ... 

ما مهیاییم ...  

ما مهیاییم ...  

ما مهیاییم ...  

ما آماده ایم برایاینکه قدومت را بر دیدگانمان بنهی ای منتقم آل الله...... 

 

 

در ضمن : 

 

طبق فرمایش مقام معظم رهبری : 

شکی نیست بر اساس حقایقی که خدای متعال مقدر کرده خاورمیانه جدید که خاورمیانه اسلامیست در حال شکل گیریست .

طلوع صبح امید و فجر انقلاب گرامی باد

تمام جغرافیای جمهوری اسلامی ایران نورباران شده و مردم در کوی و برزن، شهر و روستا، دور و نزدیک چراغانی کرده اند دلهای آفتاب خورده شان را به یاد آن روزهای شور و شعور و شب های بهاری حضور. و برای همین تلاطم شیرین است که صدها خبرنگار و تصویربردار خارجی به ایران آمده اند تا جشن ۳۲ سالگی ایران اسلامی را برای جهانیان منعکس کنند.
 

 این روزها آهنگ حرکت و زندگی مردم کشورمان طعم شیرین یادبود و بزرگداشت سالهای استقامتی را به خود گرفته که در بهار بهمن 57 و با دم مسیحایی و نفس قدسی مردی از تبار رسول الله(ص) ثمره داد و انقلابی به بلندای آفتاب عالم تاب اسلام، در جهان جوانه زد، تا امروز و در ۳۲ سالگی فرخنده ترین و تاثیرگذارترین انقلاب تاریخ معاصر، به جشن روزهای شکوه و عزت لبخند بزنیم و بر آن روان پاک و مطهر وبه آن روح خدا، سلام و صلوات بفرستیم. 
 

 

 

طلوع صبح امید و فجر انقلاب گرامی باد

22 بهمن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران

22 بهمن ، یادآور یکی از بزرگترین رخدادهای تاریخی ملت بزرگ ایران است 0 این روز مبدل به 1 روز فراموش ناشدنی و بزرگ برای ایرانیان شده است و در تمامی فرهنگها و آداب مردمان جهان رایج است که بزرگترین روز تاریخ کشور خود را پاس می دارند 0 البته بنا به فرهنگ هر کشور ، آن روز بزرگ و تاریخی گرامی داشته می شود و نسل به نسل و سینه به سینه ، منتقل می شود تا آیندگان قدر آن روز را بدانند 0 قریب به اکثریت کشورهای جهان ، بزرگترین روز تاریخی خود را روز استقلال خود می دانند و برای آن ، احترام قابل ملاحظه ای قائل می باشند 0 ملت ایران اسلامی نیز در روز 22 بهمن سال 1357 موفق شد بر حکومت مستبدانه و شاهنشاهی 2500 ساله ی پهلوی فائق آید و در این روز تصمیم گرفت خود برای آینده اش برنامه ریزی نماید 0 آری ، باور کنیم تا قبل از انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد در ایران عزیز مفهومی نداشت و رییس جمهور و وزرا و موکلان مجلس ، تمامی انتصابی بودند و مردم حقیقتا در تعیین سرنوشت خود تبدیل به 1 هیچ کاره ی تمام عیار شده بودند و به برکت خونهای مظلومان و تلاشهای تمامی اقشار جامعه به رهبری بنیانگذار فقید و بزرگ جمهوری اسلامی ایران ، حضرت امام خمینی (ره) در 22 بهمن به پیروزی دست یافتند و تصمیم گرفتند خود سرنوشت خود را در زیر لوای اسلام رقم بزنند 0 پس ، این روز بزرگ را باید به نیکی و بزرگی پاس بداریم 0 

 

                            

 

۲۲ بهمن ، یادآور یکی از بزرگترین رخدادهای تاریخی ملت بزرگ ایران است 0 این روز مبدل به 1 روز فراموش ناشدنی و بزرگ برای ایرانیان شده است و در تمامی فرهنگها و آداب مردمان جهان رایج است که بزرگترین روز تاریخ کشور خود را پاس می دارند 0 البته بنا به فرهنگ هر کشور ، آن روز بزرگ و تاریخی گرامی داشته می شود و نسل به نسل و سینه به سینه ، منتقل می شود تا آیندگان قدر آن روز را بدانند 0 قریب به اکثریت کشورهای جهان ، بزرگترین روز تاریخی خود را روز استقلال خود می دانند و برای آن ، احترام قابل ملاحظه ای قائل می باشند 0 ملت ایران اسلامی نیز در روز 22 بهمن سال 1357 موفق شد بر حکومت مستبدانه و شاهنشاهی 2500 ساله ی پهلوی فائق آید و در این روز تصمیم گرفت خود برای آینده اش برنامه ریزی نماید 0 آری ، باور کنیم تا قبل از انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد در ایران عزیز مفهومی نداشت و رییس جمهور و وزرا و موکلان مجلس ، تمامی انتصابی بودند و مردم حقیقتا در تعیین سرنوشت خود تبدیل به 1 هیچ کاره ی تمام عیار شده بودند و به برکت خونهای مظلومان و تلاشهای تمامی اقشار جامعه به رهبری بنیانگذار فقید و بزرگ جمهوری اسلامی ایران ، حضرت امام خمینی (ره) در 22 بهمن به پیروزی دست یافتند و تصمیم گرفتند خود سرنوشت خود را در زیر لوای اسلام رقم بزنند 0 پس ، این روز بزرگ را باید به نیکی و بزرگی پاس بداریم 0 22 بهمن ، روز تجدید بیعت با آرمانها حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری و شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس می باشد 0 این یوم الله حقیقی ، صحنه ی همراهی امت با امام است و در حقیقت ، این روز غدیر ایران اسلامی است 0 آری ، ایرانیان در این روز با صدای بلند فریاد خواهند زد که اگر چه در طی این سالها با برخی کم مهریها و بی محبتی ها و مشکلات مواجه بوده اند اما آنان خواهان اسلام و از مدافعان و سینه چاکان ولایت می باشند 0 ایرانیان ، پرچم علوی را که در سال 57 به اهتزاز در آورده اند را هرگز بر زمین نخواهند گذارد 0 آنان اگر چه در طول سال می کوشند بر مشکلات فائق آیند و خدای ناکرده در آن میان ، با بی توجهی ها و بی مهریها مواجه خواهند شد اما در این روز به خیابانها می ریزند تا دوست و دشمن بداند این ملت ، پای علی (ع) و نایبانش چون کوه ایستاده است و هرگز مثل کوفیان بی مروت و بی وفا ، به این ملت حماسه آفرین و ولایتمدار نخواهد چسبید 0 آری ، 22 بهمن را به یوم الغدیر دیگری مبدل خواهیم ساخت و آن را با بزرگی و عظمت پاس خواهیم داشت 0 نام من سرباز کوی عترت است * دوره آموزشی ام هیئت است * پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار * سر درش عکس علی با ذوالفقار * ارتش حیــدر محــل خدمتم * بهر جانبازی پی هر فرصتم * نقش سردوشی من یا فاطمه است * قمقمه ام پر ز آب علقمه است * رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است * زینب آن را دوخته پس مشکی است * اسـم رمز حمله ام یاس علــی * افسر مافوقم عباس علی (ع) 22 بهمن ، صحنه ی اتمام حجت ما با مسئولان حکومت است 0 مردم در این روز بزرگ ، همیشه حکمرانان خود را شرمنده ی این همه حضور و شکوه و موقعیت شناسی خود کرده اند 0 22 بهمن ، روزی است که مسئولان مختلف کشور ، در می یابند که هرچه برای این مردم خدمت نمایند نمی توانند ذره ای از محبتها و جانفشانی های انان را جبران نمایند 0 22 بهمن روزی است که برخی مسئولانی که به جهت عدم کارآیی لازم و عدم تمایل به خدمت بر مسند قدرت می باشند ،‏با دیدن شکوه آن یا به خود آمده و کمر به خدمت مردم خواهند بست و یا متوجه خواهند شد که عنقریب ، خشم و غضب این ملت خداترس و خداجوی گریبان آنان را خواهد گرفت 0 آری ، این از برکت شکوه و حماسه ی 22 بهمن است 0 22 بهمن روزی است که مسئولان خدمتگزار واقعی به مردم را حهت ادامه ی آن خدمات و تلاش بیشتر برای رفع مشکلات از پیش پای ملت امیدوار تر و راسخ تر خواهد کرد و آنان از شکوه و عظمت این روز درخواهند یافت که هر چه برای این مردم خدمت کنند ، نزد آنان عزیزتر خواهند بود 0 آری ، همه ی اینها از برکات خفیه ی این یوم الله است ، پس آن را گرامی تر از همیشه خواهیم داشت 0 22 بهمن ، روز قدرت نمایی ایران و ایرانی در مقابل دیدگان دشمنان دین و دنیای آنهاست 0 دشمنانی که در طی سال می کوشند با انواع فشارها ، تهدیدها ، فریبها ، تزویرها در اعتقادات راسخ این مردم و مسئولان ان رخنه کنند و گاهی ، با توجه به برخی مشکلات و برخی اعتقادات سست ، به پیروزی خود امیدوار می شوند اما با فرارسیدن یوم الله 22 بهمن ، گویی تمامی نقشه های آنان نقش برآب خواهد و بر آتش جنگ افروزی انها ، آب سردی ریخته خواهد 0 آری ، 22 بهمن روز مقاومت و ایستادگی است ، روز پیشگیری از جنگ و خونریزی است ، روز نسان دادن صلابت و قدرت ایمان مردم و خادمین آنهاست 0 پس ، به کوری چشم دشمنان آین مرز و بوم ، 22 بهمن امسال را باشکوهتر از همیشه ی تاریخ انقلاب برگزار خواهیم نمود 0 اگر بدخواهان این را باور ندارند ، اندکی صبر کنند تا ببینند آنچه را نمی خواهند 0 آری ، حماسه ی امسال ملت بزرگ و ولایتمدار ایران بار دیگر چشمها را خیره خواهد کرد و دیدگان برخی را نیز از حدقه بیرون درخواهد آورد !

12بهمن ورود امام خمینی (ره) به میهن

 

 

درحالی که دولت بختیار درباره نحوه جلوگیری از ورود امام خمینی به ایران هنوز مشغول رایزنی بود، امام آماده بازگشت به ایران شدند.

ایشان پیش از اینکه عناصر وابسته به رژیم پهلوی در جهت جلوگیری از ورود ایشان به میهن حرکتی کنند، بااعلامیه‌ای راه توطئه را بستند و اعلام کردند به رغم بسته بودن فرودگاهها و پخش شایعاتی برای جلوگیری از این سفر، ایشان هر زمان بخواهند به ایران مراجعت می‌کنند.

کمیته استقبال در تهران برنامه مفصلی برای استقبال از ایشان تهیه دید. بازماندگان رژیم پهلوی ، بازگشت امام را به مصلحت خود نمی‌دانستند، درحالی که مساله مراجعت رهبر به سرعت در راس همه خواست‌های ملت قرارگرفته و به نخستین درخواست اجتماعات و تظاهرات عظیم مردمی تبدیل شده بود.

مسجد دانشگاه تهران به مرکز ثقل این تقاضا تبدیل شد. تحصن دانشگاهیان و علما در دانشگاه تهران مبارزه را شدیدتر کرد.  سرانجام این تحصن و دیگر حوادث روزهای بعد، دولت بختیار را مجبور به تن دادن به درخواست مردم وگشودن فرودگه کرد.

درست در آخرین ساعات روز 9 بهمن ماه سال 1357 ناگهان بختیار اعلام کرد که فرودگاه برای ورود « آیت الله خمینی » باز است . به گفته بختیار او نمی توانست مانع بازگشت یک تبعه ایرانی به کشورش بشود.

بعلاوه او متوجه شد که اعلام آمادگی امام برای بازگشت به میهن و جلوگیری از ورود ایشان ، مردم را بیش از پیش به هیجان آورده و ابعاد ناآرامی‌ها را وسعتی غیر قابل توصیف بخشیده است . 

روز موعود به سرعت نزدیک می‌شد و مردم بی‌صبرانه خود را برای پرشکوه ترین استقبال در سراسر تاریخ معاصر ایران آماده مر کردند .

 سرانجام صبح روز 12 بهمن سال 1357 فرا رسید، رهبر انقلاب پس از چهارده سال و چند ماه تبعید با هواپیمای  747 شرکت "ایرفرانس " عازم ایران شدند.

یکصدوپنجاه تن از زبده‌ترین خبرنگاران خارجی که عمده‌ترین شبکه خبری دنیا را تشکیل می‌دادند، همراه امام در "پرواز انقلاب" حضور داشتند.

در فرودگاه پاریس، امام ضمن پیامی به ملت فرانسه، از میهمان نوازی و آزادمنشی مردم و دولت فرانسه .اهالی نوفل لوشاتو ، تشکر کردند به چند سوال خبرنگاران پاسخ گفتند

ایشان در مورد بختیار ، مواضع قبلی خود را تکرار کردند وگفتند :« ملاقات را نمی پذیرم  مگر آنکه استعفا دهد وکنار رود »

در مورد ارتش ، ضمن تایید تماسهایی که در تهران با ارتش بوده است گفتند : « اگر مقتضی بدانم ، باز تماس حاصل خواهیم کرد .»

امام با 50 نفر از همراهان ، به ایران بازگشتند. کمیته استقبال مسئولیت امور انتظامی را بر عهده داشت . چگونگی استقبال مردم از امام خمینی (ره )  در تاریخ معاصر ایران بی سابقه است .

مراسم ورود امام ، به طور زنده از صدا وسیما پخش می شد . فرستنده تلوزیون در حال پخش مستقیم مراسم استقبال بود ومیلیونها بیننده مشتاق ، شاهد فرود هواپیمای حامل امام (ره) وهمراهان وباز شدن درهای هواپیما بودند.

در همان زمان که لحظه تاریخی ورود امام و خروج ایشان از هواپیما نشان داده شد، ناگهان استودیوهای پخش توسط گارد شاه به اشغال درآمد، برنامه پخش مستقیم قطع و سرود شهنشاهی پخش شد.

پرپیدا بود که رژیم باچنین برخوردی چگونه خشم عمومی ملتی را که سرا پا شور و هیجان بود برخواهد انگیخت .

 هواپیمای ایرفرانس حامل امام و همراهان در ساعت 9/30 صبح در فرودگاه مهر آباد به زمین نشست .لحظاتی بعد امام خمینی ، پا بر خاک میهن گذاشتند.

ایشان در سخنان کوتاهی پس از تشکر از استقبال کنندگان ، با تکرار برنامه سیاسی خود دولت بختیار را غیر قانونی وغاصب اعلام کردند .

جمعیت انبوهی که از همه سوی ایران به استقبال رهبرکبیر انقلاب رفته بودند در طول مسیر حرکت ایشان در دو طرف خیابان ساعتها به انتظار ماندند، تا حتی برای یک لحظه هم که شده از نزدیک چهره رهبر دور از وطن خود را ببینند. همه شهر گلباران و چراغانی بود. شادی و لبخند بر چهره ولبان همه نقش بسته بود .

امام در ابتدا قصد داشتند در دانشگاه تهران که تا آن روز یکی از پایگاه‌های مهم انقلاب بود چند دقیقه‌ای صحبت کنند، اما فشار جمعیت به حدی بود که این کار غیر ممکن می‌نمود، لذا  بطورمستقیم به "بهشت زهرا" تغییر مسیر دادند و این خود نمایانگر احترام و ارزشی است که امام قلبا به شهیدان راه آزادی داشتند.

مقصد امام در بهشت زهرا مزار شهدای گلگون کفن 17 شهریور بود .

در بهشت زهرا امام طی سخنانی بیش از هر چیز بر آزادی واستقلال میهن تکیه کردند وبا تاکید بر حاکمیت ملی نقش مردم در تعیین سرنوشت خود ، غیر قانونی بودن مجلس شورای ملی وسنا را مطرح کردند .

ایشان فرمودند: چنانچه حکومت و سلطنت دولتی و فردی، در یک مرحله رای مردم بوده باشد و آن حکومت و دولت مشروعیت قانونی داشته باشد، این امر، حق آن مردم و نسلهای بعدی را از بین نمی‌برد که هر زمان آن تصمیم را نادرست دیدند، آن را لغو کنند.

در این سخنرانی تاریخی و مهم، ایشان محورهای اساسی حکومت آینده را ترسیم کردند و فرمودند درباره تعیین دولت به پیشتیبانی از مردم اقدام خواهند کرد.

به این ترتیب روز 12 بهمن سرآغاز دهه فجر ، به عنوان یک روز فراموش نشدنی در تاریخ انقلاب ایران ثبت شد ودر خاطرویاد ملت ایران برای همیشه باقی ماند .

روز شمار انقلاب سال 1357

10 فروردین 1357 (پنج شنبه)

 ـ قیام مردم یزد

    در روزهای نهم و دهم فروردین مردم یزد به تبعیت از رهبر انقلاب عید را تحریم کردند و برای بزرگداشت شهدای تبریز، خود را مهیا ساختند. در روز چهارشنبه 9 فروردین مردم بعد از مراسم به خیابان ریختند و با شعارهای درود بر خمینی و مرگ بر شاه به راه‌پیمایی پرداختند و روز پنج شنبه 10 فروردین به دعوت آیت‌الله صدوقی تعطیل عمومی اعلام گشت و مردم در مساجد گرد آمدند و بازگشت امام خمینی و آزادی زندانیان سیاسی و نابودی رژیم پهلوی را خواستار شدند و در خاتمه جلسه به خیابان آمدند اما با تمرکز قوای پلیس و ارتش مواجه شدند. تیراندازی آغاز شد و گروهی به شهادت رسیدند و عده زیادی مجروح گردیدند.

 25 اردیبهشت 1357 (دوشنبه)

در پی اوج‌گیری تظاهرات و درگیریهای مردم با عوامل رژیم پهلوی ‎‎، دولت آموزگار به مأمورین نظامی و انتظامی در برابر آشوبها دستور شدت عمل داد.

15 خرداد 1357 (دوشنبه) به مناسبت سالگرد 15 خرداد در تهران و شهرستانها تعطیل و اعتصاب سراسری اعلام گردید.

30 تیر 1357 (جمعه) ـ تولد منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج)

مردم ایران برای نشان دادن نفرت خویش از رژیم پهلوی مراسم چراغانی و جشن شادی در این روز خجسته را تحریم کردند.

 31 تیر 1357 (شنبه)

حجت‌الاسلام شیخ احمد کافی خطیب مشهور در اثر تصادف ساختگی بشهادت رسید.

 21 مرداد 1357 (شنبه)

درگیری خونین در اصفهان و اعلام حکومت نظامی در این شهر که توسط فرماندار نظامی شهر به اجرا درآمد.

 25 مرداد 1357 (چهارشنبه)

ـ اعلام حکومت نظامی توسط دولت آموزگار

   دولت برای کنترل اوضاع در سطح کشور بخصوص در استانهایی که افراد خارجی در آن حضور بیشتری دارند در چند شهر اعلام حکومت نظامی نمود.

 28 مرداد 1357 (شنبه)

 ـ فاجعه سینما رکس آبادان

    رژیم پهلوی برای ارعاب و ایجاد وحشت در میان مردم دستور به آتش کشیدن سینما رکس آبادان را داد در حالی که مردم بی‌خبر و بی‌گناه مشغول تماشای فیلم بودند. این فاجعه باعث مرگ 400 الی 60 انسان بی‌گناه گردید.

 5 شهریور 1357 (یک شنبه)

ـ سقوط دولت جمشید آموزگار

    در پی رسوایی فاجعه سینما رکس آبادان و عدم توفیق دولت آموزگار در سرکوب مردم و ایجاد اصلاحات در جهت تحکیم رژیم پهلوی‌، آموزگار را از مقام خود استعفا داد.

ـ تشکیل دولت شریف امامی : در پی سقوط دولت آموزگار، شریف امامی استاد اعظم لژ فراماسونری در ایران مأمور تشکیل دولت گردید.

 13 شهریور 1357 (دوشنبه)

ـ راه‌پیمایی عید فطر

    نماز عید فطر با حضور میلیونها نفر از مردم با ایمان تهران برگزار شد و بعد از نماز عید مردم به راه‌پیمایی پرداختند و خواستار لغو حکومت شاهنشاهی شدند.

 17 شهریور 1357 (جمعه)

ـ جمعه سیاه

   پس از راه‌پیمایی عید فطر و عدم دخالت قوای انتظامی مردم امیدوار شدند که قوای انتظامی به راه‌پیمایی‌های آرام کاری نخواهند داشت. جمعه 17 شهریور مردم صبح زود به حرکت در آمدند. در همین هنگام دولت ساعت 6 صبح در تهران و 12 شهر بزرگ دیگر حکومت نظامی اعلام کرد و مردم که از این امر اطلاع نداشتند دسته دسته به طرف محل تجمع که میدان ژاله (شهدا) بود حرکت کردند و در میدان با سربازان سر تا پا مسلح مواجه شدند. آنها مردم را محاصره نمودند و سپس شلیک کردند و به قصد کشتن آنها را هدف قرار دادند. در این فاجعه هزاران نفر در سراسر کشور و از جمله میدان شهدا (ژاله سابق) تهران به شهادت رسیدند.

 2 مهر 1357 (یک شنبه)

منزل امام خمینی در عراق توسط پلیس این کشور محاصره گردید .

 3 مهر 1357 (دوشنبه)

حزب رستاخیز که توسط رژیم پهلوی تأسیس شده بود منحل گردید.

 10 مهر 1357 (دوشنبه)

ـ هجرت امام خمینی از عراق به کویت

با افزایش فشارها و جلوگیری دولت عراق از فعالیت‌های سیاسی حضرت امام خمینی ایشان تصمیم به خروج از این کشور گرفتند. به همین دلیل به طرف کویت حرکت کردند. امام دولت کویت به ایشان مجوز ورود به کویت را ندادند.

 13 مهر 1357 (پنج شنبه)

 - هجرت امام خمینی از عراق به پاریس

   در پی عدم ورود امام خمینی به کویت و جلوگیری دولت عراق از بازگشت ایشان به نجف اشرف، امام خمینی تصمیم می‌‌‌‌‌‌گیرند برای ادامه مبارزه به فرانسه مهاجرت نمایند.

 17 مهر 1357 (دوشنبه)

ـ تغییر مکان امام خمینی از پاریس به دهکده نوفل لوشاتو

   ـ دولت فرانسه از فعالیت‌های سیاسی آیت‌الله خمینی جلوگیری می‌نماید.

 19 مهر 1357 (چهارشنبه)

 اعتصاب کارکنان مطبوعات در سراسر کشور آغاز گردید.

 24 مهر 1357 (دوشنبه)

 ـ رژیم پهلوی مسجد جامع کرمان را به آتش کشید.

  ـ به مناسبت چهلم شهدای 17 شهریور عزای عمومی اعلام شد.

 29 مهر 1357 (شنبه)

 ـ اعتصاب کارکنان صنعت نفت

 - با اعتصاب همگانی کارکنان و کارمندان صنعت نفت پالایشگاههای سراسر کشور در خطر تعطیل شدن قرار گرفت.

3 آبان 1357 (جمعه )

آزادی زندانیان سیاسی از جمله آیت الله طالقانی از زندان رژیم پهلوی

8 آبان 1357 (دوشنبه)

آیت‌الله طالقانی از بند رژیم پهلوی آزاد شدند.

10 آبان 1357 (چهارشنبه)

 ارتش کنترل تأسیسات نفتی کشور را در دست گرفت.

 13 آبان 1357 (شنبه)

ـ تظاهرات دانش‌آموزان و دانشجویان در مقابل دانشگاه تهران به خاک و خون کشیده شد.

ـ آیت‌الله مفتح از زندان آزاد گردید.

 15 آبان 1357 (دوشنبه)

ـ استعفا و سقوط کابینه شریف امامی در پی حوادث خونین 13 آبان اعلام گردید.

ـ تشکیل دولت نظامی به نخست وزیری ژنرال ازهاری اعلام گشت.

 10 آذر 1357 (جمعه)

 فریاد الله‌اکبر بر فراز بامها،‌ سراسر کشور را فرا گرفت.

 11 دی 1357 (دوشنبه)

ـ روزهای خونین در مشهد مقدس

با اوج‌گیری تظاهرات مردم مشهد سربازان و مأمورین امنیتی در روزهای 9 ،‌ 10 و 11 دی ماه با حمله به حرم مطهر امام رضا (ع) و مردم در خیابانها و بیمارستانها عده زیادی را به شهادت رساندند و گروهی را مجروح نمودند.

16 دی 1357 (شنبه)

ـ دولت نظامی ازهاری سقوط کرد.

ـ‌ شاهپور بختیار از اعضای جبهه ملی ایران مأمور تشکیل کابینه از طرف محمدرضا پهلوی گردید و به سمت نخست وزیر منصوب شد.

 23 دی 1357 (شنبه)

به دستور امام خمینی شورای انقلاب تشکیل گردید.

 26 دی 1357 (سه شنبه)

ـ شاه رفت

ایران امروز غرق در نور و گل و شیرینی بود و مردم فرار محمدرضا پهلوی را جشن گرفتند. شاه که برای فرار خود معالجعه بیماری را دست‌آویز قرار داده بود در حقیقت برای انجام کودتایی دیگر به سبک 28 مرداد 1332 آماده می‌شد.

 29 دی 1357 (جمعه)

 اصول جمهوری اسلامی در راه‌پیمایی میلیونی مردم ایران اعلام گردید.

 3 بهمن 1357 (سه شنبه)

 شورای سلطنت که برای حفظ رژیم سلطنتی در ایران تشکیل شده بود منحل گردید.

 4 بهمن 1357 (چهارشنبه)

 برای جلوگیری از حضور امام خمینی در بین مردم ایران ارتش فرودگاه مهرآباد را به اشغال درآورد.

 5 بهمن 1357 (پنج شنبه)

 دولت بختیار 3 روز فرودگاههای کشور را بست.

 7 بهمن 1357 (شنبه)

 ـ‌ تحصن روحانیون مبارز در دانشگاه تهران در اعتراض به بستن فرودگاهها آغاز شد.

ـ راه‌پیمایی میلیونی مردم در تهران به مناسبت 28 صفر برگزار گردید.

 9 بهمن 1357 (دوشنبه)

ـ فرودگاه برای ورود امام خمینی بازگشایی شد

در پی اعتصابات و تظاهرات و راه‌پیمایی مردم که خواستار بازگشایی فرودگاه مهرآباد بودند. دولت بختیار فرودگاه مهرآباد را از اشغال نظامی خارج کرد.

 11 بهمن 1357 (چهارشنبه)

 ـ مأمور ارتش در خیابانهای تهران

دولت برای ترساندن مردم و ایجاد حکومت وحشت با انجام رژه نظامیان در تهران و ترویج شایعه کودتا توسط ارتش دست به حیله دیگری برای انحراف مبارزات مردم ایران زد.

12 بهمن 1357 (پنج شنبه)

ـ ساعت 9 و 27 دقیقه و 30 ثانیه حضرت امام خمینی پس از پانزده سال تبعید پای بر خاک ایران گذاشتند.

ـ فرمانداری نظامی بر اثر فشار مردم راه‌پیمایی و تظاهرات را برای 3 روز آزاد اعلام کرد.

ـ‌ نظامیان مستقر در تلویزیون به طور ناگهانی پخش مراسم استقبال را قطع کردند.

 17 بهمن 1357 (سه شنبه)

ـ ‌بر اساس پیشنهاد شورای انقلاب، حضرت امام خمینی دولت موقت را به مردم معرفی نمودند.

ـ دولت موقت به ریاست مهندس مهدی بازرگان تشکیل گردید.

 19 بهمن 1357 (سه شنبه)

 ـ‌ راه‌پیمایی مردم ایران در حمایت از دولت موقت انجام شد.

ـ‌ نیروی هوایی ارتش با حضرت امام خمینی بیعت کردند.

ـ‌ حضرت امام خمینی به زیارت حضرت عبدالعظیم (س) رفتند.

 20 بهمن 1357 (جمعه)

 ـ‌ طرفداران قانون اساسی با تجمع در استادیوم امجدیه (شهید شیرودی‌) دست به تظاهرات زدند.

ـ‌ ساعت 9 شب سربازان گارد شاه به پادگان نیروی هوایی در شرق تهران (خ دماوند) حمله نمودند.

ـ‌ مردم برا ی کمک به سربازان نیروی هوایی مسلح شدند.

 21 بهمن 1357 (شنبه)

ـ دولت بختیار زمان حکومت نظامی را افزایش داده و حکومت نظامی را از ساعت 4 بعدازظهر اعلام نمود.

ـ حضرت امام خمینی دستور شکستن زمان حکومت نظامی و حضور مردم در خیابانها را صادر نمودند.

ـ‌ در تهران و شهرستانها بین سربازان گارد و مردم مسلح درگیریهای بسیار شدید رخ داد.

22 بهمن 1357 (یکشنبه)

 ـ تهران صحنه جنگ خونین مسلحانه بین مردم و سربازان طرفدار رژیم پهلوی گردیده است

ـ نهایتا با تسلیم تمامی نیروهای نظامی و پیروزی مردم مسلمان ایران رژیم ستمشاهی پس از 57 سال ظلم و ستم متلاشی گردید.

خوشه چین حسنم

خوشه چین حسنم من گرد خرمنت ای ماه

بر امید احسانی آمدم بدین درگاه

حسن کم نمی‌گردد ناامید مپسندم

خستهٔ گدائی را از درت مران ای شاه

جز ره تو راهی نیست ز درت پناهی نیست

جز تو پادشاهی نیست لا اله الا الله

چون روم من از کویت چون بجز ره و رویت

هیچ جا نه بینم روی هیچ جا نیابم راه

تا بچند ریزم اشک تا بکی خورم حسرت

ای فراق تو خون ریز وی فراق تو جانکاه

لطف کن مرا جامی از شراب مستانت

تا ز راه لا آیم تا سرای الا الله

وامگیر از فیضت فیض خویش را یکدم

ای ز دامن وصلت دست عاشقان کوتاه 

 

فیض کاشانی

دو راهی بهشت

سال 62 به اتفاق جمعى از دوستان بسیجى عازم جبهه شدیم. بعد از رفتن به لشکر با چند نفر دیگر از برادران به طور داوطلب و با معرفى فرماندهى، به یکى از گردانهاى خط شکن پیوستیم. دوره هاى کوتاه مدتى را گذراندیم. دشمن اقدام به تک کرده بود و براى مقابله با آن گردان ما عازم خط شد. پس از چند ساعت مقاومت، به محاصره درآمدیم. همراه ما برادرى روحانى بود که وقتى مجروح شدم مرا بوسید و گفت: ناراحت نباش. الان حوریان بهشتى منتظر شما هستند. من هم گفتم: ممکن است آدرس آنها را بدهید؟ او که به اندازه کافى صمیمى و حاضر جواب بود گفت: بله. یادداشت کن، 'دوراهى بهشت و جهنم. خیابان اسلام. کوچه تقوا. پلاک عدل و ایمان، جنب طبقه دوازده امامى.'

اسلام و آزاده

سپیده سحر بود که تعدادى از دوستان ما که به گشت و شناسایى رفته بودند با دشمن درگیر شدند و به اسارت آنها درآمدند. چند ماه از آنها اطلاع نداشتیم تا اینکه نامه اى رمزى از آنها به دستمان رسید؛ از برادر نورالله کریمى. نوشته بود سلام مرا به اسلام برسانید و خواهرش آزاده و به صاحب خانه آنها آقاى روح الله بگویید دل ما خیلى براى آنها تنگ شده است. نه تنها من بلکه همه ی دوستان و آشنایان جویاى احوال شما هستند.

ای کاش نمی دیدم

سال 66 به یکى از جبهه هاى غرب اعزام شدم. بعد از چند روز آماده باش باخبر شدیم که عملیاتى در پیش است. عملیات والفجر ده [23/12/66- حلبچه] شروع شد. ساعت ده صبح وقتى از تأمین جاده برمى گشتیم، نزدیک پایگاه، پل سه پایه اى بود که هواپیماهاى عراقى آن را هدف قرار دادند و یک تویوتا پر از نیرو از روى آن به داخل رودخانه افتاد. شاهد غرق شدن بچه ها بودم ولى چون شنا بلد نبودم نمى توانستم هیچ کارى انجام دهم. روى پل حفره اى ایجاد شده بود و برادران مهندسى، رزمى آمده بودند با گذاشتن صفحه فلزى آن را بپوشانند که براى بار دوم، هواپیماهاى دشمن پل را زدند و لودرچى را به شهادت رساندند. حدود ساعت دوازده آن روز شیمیایى زدند. تعدادى از برادران 'لشکر زرهى اهواز' در آنجا به شهادت رسیدند. من هم که ماسک داشتم با خوردن آب از تانکرى که مسموم شده بود از خود بى خود شدم. مرا به 'اورژانس شیخ سله' بردند. وقتى به هوش آمدم دیدم بسیارى از مردم منطقه شیمیایى شده اند. من که حالم بهتر بود به زور آمدم بیرون و جایم را به دیگران دادم. هنوز ریه ام ناراحت است و اثرات شیمیایى در صدایم محسوس است.

کارد می زدی خونشان درنمی آمد

عملیات بدر [19/12/63- شرق رودخانه دجله، هورالهویزه] در واحد تعاون بودم و وظیفه حمل شهید و مجروح را به عهده داشتم. آن ایام هوا معمولا ابرى بود. یک روز که براى یکى دو ساعت صاف شد هواپیماهاى دشمن آمدند و اسکله اى را که بچه هاى 'لشکر پنج نصر' در آن مستقر بودند بمباران کردند. به محض مشاهده گرد و غبار ناشى از انفجار، خیال کردیم شیمیایى زده اند. ماسکها را زدیم. من که از روى دستپاچگى فیلتر را باز نکرده بودم، نمى توانستم تنفس کنم. هى آن را بر مى داشتم و نفس مى گرفتم و دوباره از ترس شیمیایى شدن مى زدم. بالاخره از سنگر زدم بیرون. تمام اسکله در آتش مى سوخت. شب شد. تعداد زیادى شهید به 'معراج' آوردند. قرار شد من بروم عقب. جاده خاکى روى آب را با چراغ خاموش رفتم. تک و تنها. گاهى نگاهى به شهداى داخل ماشین مى کردم و صلوات مى فرستادم. واقعا مى ترسیدم. تا اینکه به 'معراج' رسیدم. در آنجا پسر بچه سیزده- چهارده ساله اى را دیدم. یادم هست او را به عملیات نمى بردند ولى با گریه و زارى کار خودش را کرده و آمده بود به خط. اتفاقا یکى از هلیکوپترهاى دشمن را انداخت. یک کلت به کمر بسته بود و دور اسراى عراقى مى چرخید، که اگر کارد مى زدى خونشان در نمى آمد.