هیئت روضه الشهدا شهر مریانج

هیئت روضه الشهدا شهر مریانج

محفل بسیجیان و رهروان امام وشهدا
هیئت روضه الشهدا شهر مریانج

هیئت روضه الشهدا شهر مریانج

محفل بسیجیان و رهروان امام وشهدا

خاطره‌ای از اما خامنه ای در روز بیعت همافران با امام(ره)

خاطره‌ای از روز بیعت همافران با امام(ره) 

نوزدهم بهمن‌ماه سالروز بیعت همافران نیروزی هوای ارتش رژیم سابق با بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره) است. به همین مناسبت، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب،  تصویر و خاطره‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را از این روز فراموش‌نشدنی، منتشر می‌کند:

«یکى از مسائل مهمى که در هفته‌ى گذشته در زمینه‌ى انقلاب پرشکوه اسلامى به آن اشاره کردم، مسئله‌ى حفظ جهتگیرى این انقلاب در طول فراز و نشیبهاى بیشمار دوران بعد از پیروزى تا امروز است؛ که امروز با اندکى تفصیل به این مطلب میپردازم و جوانب گوناگون آن را عرض میکنم. اما قبل از آنکه وارد این بحث شوم، لازم میدانم از خاطره‌ى باشکوه امروز - که روز نوزدهم بهمن و روز نیروى هوائى است - یاد کنم و در بین خاطرات شیرین و پرهیجان و تعیین‌کننده‌ى آن روزهاى حساس، این یک خاطره را به مناسبت بیان کنم.

البته این روزها، بلکه ساعتها، سرتاپا خاطره بود. هر ساعتى یک حادثه بود و همان طورى که در هفته‌ى گذشته هم عرض کردم، حفظ این خاطره‌ها در حافظه‌ى تاریخ و براى نسلهاى آینده، یکى از عمده‌ترین وظائف ماست. اما این خاطره، یک خاطره‌ى عجیبى است.

 
 تصویری از حضور آیت‌الله خامنه‌ای در مراسم
من فراموش نمیکنم؛ در خیابان ایران، نزدیک به مقر امام عزیز و عظیم و بزرگوار - این بنده‌ى صالح خدا - آنجائى که آن روز دل همه‌ى ایران در آنجا میتپید و همه‌ى عاطفه‌ها و روحها از سراسر کشور به آنجا پر میکشید؛ آنجائى که همه‌ى مردمى که در سراسر دنیا از حادثه‌ى ایران اندک خبرى داشتند – همه‌ى محافل سیاسى، همه‌ى قدرتهاى بزرگ، همه‌ى دولتهاى مستضعف، همه‌ى روشنفکران، همه‌ى علاقه‌مندان به اسلام، همه‌ى انقلابیون عالم - متوجه بودند ببینند آنجا چه میگذرد؛ آن محلى که مخصوص تبلیغات مربوط به آن روزها بود؛ خبر دادن به مردم و توجیه ذهنهاى مردم، که ما به آن میگفتیم دفتر تبلیغات، و بنده آنجا مشغول کار بودم، دیدم یک همهمه‌ى فوق‌العاده‌اى است. نگاه کردم؛ از حیرت به یک حالتى دچار شدم که واقعاً در مقابل حوادث آن روز، از همه‌ى حوادثى که تا آن روز بنده دیده بودم - یا از بیشتر آنها - حیرت‌انگیزتر بود. دیدم عده‌ى کثیرى از پرسنل نظامى نیروى هوائى در گروه‌هاى منظم و صف‌کشیده، کارتهاى شناسائى‌شان را در آوردند سر دست گرفتند و آشکارا و با شجاعت دارند به طرف بیت امام راهپیمائى میکنند.

همه عکس این را انتظار میبردند، همه غیر از این را تصور میکردند؛ خیال میکردند که نظامى‌ها در مقابل مردم، در حساسترین لحظات و آخرین لحظات، خواهند ایستاد؛ اما حقیقت غیر از این بود و این برادران ملت و فرزندان ملت و بزرگ‌شدگان آغوش ملت که جزو مردم بودند، معلوم بود که سرنوشتشان جز همکارى با مردم و قرار گرفتن در کنار مردم، چیز دیگرى نخواهد بود. البته آن سران مزدور یا افراد پست و ضعیف و بى‌ارزشى که نمیتوانستند قدر آغوش گرم مردم را بفهمند، یا مقاومت میکردند، یا میگریختند، یا کارشکنى میکردند، یا لااقل حضور پیدا نمیکردند؛ اما عناصر مؤمن و قاطع - این جوانها، این آگاه‌ترها - دلشان با مردم بود. حالا از همه هم شجاع‌تر و گستاخ‌تر برادران نیروى هوائى بودند که آمده بودند حساسترین کار را انجام بدهند؛ یعنى آمده بودند در مقابل امامشان و رهبرشان رژه بروند، اعلام وفادارى کنند و بگویند فرمانده ما شما هستید. این حادثه به قدرى عجیب و هیجان‌انگیز بود که اینها بى‌اختیار همه را به دنبال خودشان راه مى‌انداختند.

من با عجله رفتم در مقر امام در دبستان علوى، که فاصله‌ى کوتاهى داشت با آنجائى که ما بودیم. آمادگى‌هائى به وجود آمد و امام عزیز ایستادند و این جوانها، این دلاورها، این سلحشورها آمدند در مقابل امام رژه رفتند و امام با همان ایمان و باورى که همیشه از اول شروع نهضت به مسئولیت خود و به نقش خود در اداره‌ى این انقلاب و این ملت داشتند، از اینها رژه گرفتند؛ آنها را نصیحت کردند، به آنها دل دادند، به آنها شجاعت دادند، پرچم آنها را امضا کردند؛ طومارى نوشته بودند، آن را تحویل گرفتند و براى آنها دعا کردند و آنها رفتند و این کمر دستگاه را شکست؛ دستگاه احساس کرد بى‌پشت و پناه شده. تنها امید آن نظامى که جز با سرنیزه و زور نمیتواند حکومت کند، چیست؟ جز نیروهاى نظامى؟ به مردم که اتکائى نداشتند. اما نیروهاى نظامى هم با این صراحت و با این قاطعیت در خدمت مردم قرار گرفتند و ما خدا را شکر میکنیم که نیروى هوائى و همه‌ى ارتش جمهورى اسلامى ایران امتحان خوبى به مردم دادند.»
بخشى از خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران‌ به امامت حضرت آیةاللَّه خامنه‌اى‌ 19/11/1363

سجده ابدی


 
 بعد از نماز صبح و خواندن زیارت عاشورا، به سمت منطقه مورد نظر در تپه هاى فکه حرکت کردیم. از روز قبل، یک شیار را نشانه کرده بودیم و قرار بود آن روز درون آن شیار به تفحص بپردازیم.
پاى کار که رسیدیم، بچه ها «بسم الله» گویان شروع کردند به کندن زمین. چند ساعت شیار را بالا و پائین کردیم، ولى هیچ خبرى نبود. نشانه هاى رنج و غصه در چهره بچه ها پدیدار شد. ناامید شده بودیم. مى خواستیم به مقر برگردیم، اما احساس ناشناخته اى روح ما را به خود آورده بود. انگار یکى مى گفت: «نروید... شهدا را تنها نگذارید...» ....
  

 

نهج البلاغه

  قال على علیه السلام :

وَماأعمالُ البِرِّ کُلُّها وَالجِهادُ فى سَبیلِ اللّه‏ِ عِندَ المرِ بِالمَعرُوفِ وَالنَّهىِ عَنِ المُنکَرِ إِلاّ کَنَفثَةٍ فى بَحرٍ لُجِّىٍّ؛

همه کارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منکر چون قطره‏اى است در دریاى عمیق.

نهج البلاغه، حکمت 374

نو گلان شهید

 

 

 

 

شهید جلال شکری

تاریخ تولد :1365

نام پدر :

تاریخ شهادت : 5/5/1367

محل تولد :ایلام /ایوان /-

طول مدت حیات :2

محل شهادت :روستای گاوسوار

مزار شهید :

بی‌گناه بود، بی هیچ‌گونه آلودگی. طراوت و پاکی شبنم‌های صبحگاهی را داشت. اگر به شهادت نمی‌رسید جوانی آزاده برای وطنش می‌شد. جلال سال 1365 در شهر ایوان به دنیا آمد تازه به دو سالگی رسیده بود که به خاطر بمباران هوایی رژیم بعثی عراق در روستای گاوسوار با همه‌ی معصومیتش به شهادت رسید. تنها دو سال بعد از تولدش یعنی در روز پنجم مرداد ماه 1367.

منبع:کتاب ملکوتیان   -  صفحه: 197

کاوه معجزه انقلاب

 

 

برای دانلود اینجا کلیک کنید . 

 

 

نویسنده :حمیدرضا صدوقی
ناشر:نشرستاره ها
تاریخ نشر:1381

کتاب رد پای عشق

 

 

 

 

برای دانلود کتاب اینجا کلیک کنید 

 

 

نویسنده :براتعلی فرهمند راد
ناشر:نشرستاره ها
تاریخ نشر:1384

تلاش 20 ساله دشمن برای به حاشیه راندن مسئله شهادت

مسئله این است که یک سیاست و یک حرکت خزنده‌ای در کشور از مدتها پیش؛ شاید از 20 سال پیش یا بیشتر، شروع شده بود برای اینکه مسئله شهادت، جهاد، شهدای دفاع مقدس و احساس مسئولیت مردم را به حاشیه برانند و منزوی کنند و از متن مسائل کشور و انقلاب خارج کنند. ابتدا با شیوه‌های غیر مستقیم و بعد که پر رو شدند با شیوه‌های مستقیم شروع کردند شهادت و جهاد را زیر سوال بردن. حتی جهاد امام حسین(ع) را زیر سوال بردند. آنها حرکت مردم در زمان دفاع مقدس را حرکت‌های کور، بی‌هدف و بی‌انگیزه معرفی کردند. این حرکت، حرکت طبیعی نبود بلکه حرکت حساب شده‌ای بود و معلوم بود دارد دنبال می‌شود. اما خوشبختانه خود مردم درافتادند و این حرکت را منزوی کردند. لیکن نقش این کارهای امثال شما در رو آمدن مجدد به فرهنگ جهاد و شهادت را نباید به هیچ وجه فراموش کرد همین کارها و حرکت‌ها بود که به تدریج در مقابل آن حرکت خزنده، سدی ایجاد کرد و بار دیگر جلوه‌های حقیقی ارزش‌های مقدس را برای مردم مطرح کرد.

از بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در جمع ستاد برگزاری کنگره شهدای همدان

بسم رب الشهداء والصدیقین

تلاش 20 ساله دشمن برای به حاشیه راندن مسئله شهادت 

کلیپ فداییان رهبری

 

 

کلیپ فداییان رهبری  

 

 

بروی عکس کلیک کنید .

اینجا آلونک «ننه علی» است

 

 

 

اینجا آلونک «ننه علی» است

 

شهید قربانعلی رخشانی مهماندوست که در دوران ستم شاهی در هواپیمایی کشوری مشغول به خدمت بود، در حین حمل و پخش اعلامیه های امام خمینی(ره) در شهر اهواز شناسایی و توسط ساواک دستگیر و پس از تحمل شکنجه های بسیار به شهادت رسید و در قبرستان اهواز دفن شد.
این مادر بزرگوار پس از با خبر شدن از شهادت فرزندش عازم اهواز می شود و به مدت یک سال در کنار مزار تنها فرزند پسرش بیتوته می کند. 

پس از پیروزی انقلاب اسلامی به اطلاع امام خمینی(ره) می رسانند که در اهواز مادری به مدت یکسال در کنار مزار فرزند در حال زندگی است در حالی که این مادر ساکن تهران است.
به دستور امام(ره) پیکر این شهید به تهران منتقل می‌شود و این مادر شهید از سال۱۳۵۷ تا ۱۳۷۸ در بهشت زهرا(س) بر روی مزار فرزندش خانه ای بنا و شبانه روز در آنجا زندگی می‌کند.
ننه علی در حال حاضر به‌دلیل بیماری در منزل دخترش زندگی می کند و در اثر بیماری آلزایمر قدرت تکلم خود را از دست داده است.


این مطلب هم از همون دسته مطلب های کامنتی است که یکی از آدم با حالا برامون فرستاده. شما هم از این کارها بکنید خوشحال میشیم:

اینجا گوشه ای از قطعه ۲۴ شهدای گلزار بهشت زهرا (س) در شهر ۴۲۴ هکتاری خیل لب فروبستگان تهران است . اینجا مامن « ننه علی » (مادر شهید قربانعلی درخشانی مهماندوست) است که بیش از بیست و نه سال قدمت دارد . خیلی قدیمی نیست، اما بدون شک یکی از اماکن تاریخی فراموش شده نسلی است که دو جنگ (داخلی و خارجی ) را یا دیده و در آن حضور داشته یا اینکه برایش روایت کرده اند .

اینجا خانه و زندگی « ننه علی » با همه سادگی اش، قد برافراشته و خودنمایی می کند .

اینجا کاخی است که ستون هایش با ایثار استوار شده، هر چند مصالح ظاهری اش چوب و حلب و تسمه است .

اینجا قرارگاه عشق و دلدادگی، سرسرای عاشق و معشوق و پناهگاه طالب و مطلوب است .

اینجا پایگاه ایمان و قرب الی الله است، اینجا معبد فرشتگان الهی است که صف در صف به طواف « ننه علی » و قلب چون آیینه اش مامورند .

اینجا دِیری است که خدا در آن تجلی دارد و صومعه دارش پیرزنی ۹۰ - ۸۰ ساله است و بر خلاف تصور دور افتادگان وادی هجران ؛ حافظه ای شگفت انگیز دارد و در عین بیسوادی، کتاب خدا را از حفظ است .

اینجا کعبه دلدادگان محضر عشق است . اینجا خانه « ننه علی » است .... اینجا مراد می دهد اگر بطلبی و شفا می بخشد اگر التماس دعا داشته باشی .

اینجا زیارتگاه دلسوختگانی است که تحفه شان بارانی از اشک است و کالای شان، دلی شکسته که به رایگان می بخشند .

اینجا قطعه ای از خاک است که با ملکوت پیوند خورده، مسافرانش ملایکه و مراجعانش خون دل خوردگانی هستند که شب شکنی کرده اند و روز را و آفتاب را انتظار می کشند .

اینجا ستاد حفاظت از حاکمیت ملی و اقتدار نظام است . اینجا مرکز ثقل وفاداری و خدمت به مردم است؛ بی تظاهر و نیرنگ، مردم فریبی و تزویر .

اینجا خدایگان ریز و درشت به زانو در می آیند، می شکنند و فرو می ریزند .

اینجا بیت الله است . اینجا دعا مستجاب می شود و حاجت روا . اینجا دریا - دریا صفا موج می زند و دشت اندر دشت مخمل سبز و زیبای محبت و مهرورزی گسترده است، طاقه - طاقه تا امتداد بی نهایت مهربانی و رحمت .

ایتجا گلزار کرامت است، گلستان معرفت .اینجا سبد - سبد برکت موجود است و زنبیل - زنبیل سخاوت بی منّت . اینجا کولاک عاطفه است و قربانگاه هوی و هوس ها و تمنا های خاکی پَست و پَلَشت .

اینجا پُست و پارتی و پول، واژه هایی غریب و بی مصرف و از سکه افتاده است . ایتجا آلونک « ننه علی » دروازه بهشت و سرپُل جاودانگی است .

اینجا بهانه ها رنگ باخته و پوچ وبی معنی است . اینجا دیار دلباختگان حق و حقیقت است و مملکت آرزومندان شهد شهادت .

اینجا خدا - خدایی می کند و فرشتگان پر و بال می شویند در زمزم جاری کوثر . اینجا نشانگاه آدمیت و خلوتگاه بشریت و دانشگاه انسانیت محض است .

اینجا خاک خداست، پر از بوی عطر یاس فاطمه (س) و خط خون پاک حسین (ع) . اینجا منزلگاه غروب عاشورای زینب (س) است و خیمه گاه تجلی آزادگی .

اینجا خودِ خودِ « عرش الهی » است، گسترده و بی انتها . اینجا آلونک « ننه علی » است !

 

 

 

کلیپ تصویری «امام اخلاق»

 

 

کلیپ تصویری «امام اخلاق»

آغاز و استمرار جنگ و فتنه همواره از سوی دشمنان اسلام بوده است

 

 

 

آغاز و استمرار جنگ و فتنه همواره از سوی دشمنان اسلام بوده است

از مطالب گذشته این واقعیت دوشن شد که اسلام برای آزادی جهانیان از بوغ سلطة زورگویان، و نجات انسانها از عبودیت غیرالله آمده، تا رابطة‌ فطری و طبیعی انسان را با خالقش در حد اعلا تقویت و استحکام بخشد،‌و از خضوع بشر در برابر هر نظام موهوم و ساختگی – که جز تباهی و اسارت در بر ندارد- جلوگیری کند، انسان را به تسلیم در  مقابل خالق جهان – که همه هستی در برابر ذات اقدس او خاضع و خاشعند – دعوت نماید. و به همین لحاظ است که گسترش اسلام ذاتاً موجب خشم و رعب استثمارگران سلطه جو و مستکبران صاحب زور و زر شده تا بدانجا که صرف نام و کیان اسلام دشمنانش را می‌ترشاند و می‌آزارد، زیرا منطق متین و جاذبة‌ نیرومندش که مطابق فطرت انسان است به حدی است که آنان را به وحشت می‌اندازد. از این رو هرگز جباران و زورگویان را با اسلام الفت و مودتی متصور نیست و همیشه در کمین فتنه‌انگیزی بر علیه اسلام و مسلمانان بوده و هستند. قرآن در این باره می‌فرماید: « و کافران پیوسته با شما مسلمانان نبرد می‌کنند تا آنکه اگر بتوانند – شما را از دین خود برگردانند.» 52 و در جای دیگر می‌فرماید: « بسیاری از اهل کتاب آرزو و میل آن دارند که شما را از ایمانتان به کفر برگردانند به سبب حسدی که بر ایمان شما برند.» 53

و نیز فرموده است: « و هرگز یهود و نصاری از تو راضی و خشنود نخواهند شد مگر آنکه پیروی از آیین آنها کنی.» 54 پس، علت اساسی دشمنی کافران و اهل کتاب همان عداوت و کینه‌ای است که به اسلام و مسلمین دارند، و این مسئله مطرح نیست که برهان حقانیت اسلام آنان را قانع نساخته چه اگر مسلمانان حتی نهایت مهر و دوستی را به آنان ابراز کنند باز هم راضی نخواهند شد مگر اینکه پیرو ملت و آیین و نظام و فرهنگ  آنها باشند. این است اصل و پایة ‌بغض و کینه‌ای که در هر زمان و مکان نسبت به اسلام نمایان گردیده است، و بر همین اساس است که یهود و نصاری بر ضد اسلام و مسلمین یورش و هجوم می‌آورند و با وجود اختلاف بین نصاری و یهود و حتی اختلاف بین فرق گوناگون آنان و نزاع آنها با ملتهای ضد دین و ملحد، همواره د رهدف مشترک یعنی بسیج نیروهای ملحد و فاسد بر علیه امت اسلام، اتفاق و اتحاد داشته‌اند.

آنان در ضدیت و مبارزه با امت اسلام همیشه همرنگ و همروش نبوده،  بلکه با نیرنگها و توطئه‌های گوناگون برخورد نمود‌ه‌اند.

دشمنان اسلام در اوایل ظهور اسلام حماسه‌های مسلمانان را در راه دین و عقیده تحت لوای توحید مشاهده و درک  نمودند که قدرت مقاومت در برابر انسانهای مؤمن و حقجو را ندارند، لذا تغییر روش دادند به طوری که در جنگها و حملاتی که در قرون اخیر بر علیه مسلمانان به راه انداختند آن را از صورت جنگ با عقیده و آیین اسلام خارج کردند، و این فقط به خاطر ترس و وحشت آنان از هیجان مذهبی مسلمین بود و بالأخره جنگ و کینه توزی خود را در زیر چتر عوامفریبانة ‌مسائل سیاسی و اقتصادی اعمال نمودند. هم اکنون نیز دشمنان امت اسلامی، از صهیونیست جهانی تا امپریالیسم و کمونیسم بین‌المللی، دست به دست هم داده تا نیروی  قدرتمند عقیده و ایمان را از مسلمین سلب کنند، و چنانچه – خدایی ناکرده- نیرنگ آنان مؤثر افتد و مسلمین بپندارند که جنگ و دشمنی آنان با اسلام نیست، خود را باید ملامت کنند که از اخطارهای مکرر قرآن دربارة دشمنان اسلام روی برتافته‌اند و یا حداقل از یاد برده‌اند.

بنابراین با نگرش به تاریخ نتیجه‌گیری می‌شود عاملی که احزاب را بر علیه دولت نوپای مسلمین در مدینه شورانید و دسته‌های جعل احادیث د رسنّت  و سیره و تاریخ اسلام را سرپرستی می‌کرد از یهود بود، و نیز عوامل پشت پرده، که فریادهای ملل اروپا را بر علیه دولت عثمانی رهبری می‌کرد و به تجزیة‌سرزمینهای اسلامی انجامید، باز هم از یهودیان بود. قدر مسلم دشمنی یهود با اسلام در طول تارخ بی‌نظیر بوده و قابل انکار نیست، و نیز جنگ صلیبی که دو قرن ادامه یافت و امروز ضدیتش با اسلام بُعد جهانی یافته گواه این مدعاست.

البته، این خصلت پلید یهود در ستیز با حق و دین الهی و ایجاد فتنه و به فساد کشیدن جوامع بشری فقط در برابر اسلام نبوده، بلکه این جماعت عنود با تمام انبیای الهی و شرایع آنان به مقابله و دشمنی برخاستند و جنگ و فتنه برپا کردند، و بسیاری از پیغمبران بنی اسرائیل را هم کشتند. اینان از همان بدو ظهور موسی(ع) با آن همه آیات و براهین آسمانی از حق سرباز زدند و لجاجت ورزیدند، که قرآن کریم سرگذشت دشمنی این نسل لجوج را بخوبی بیان فرموده و خصلت ضد انسانی آنان را به جهانیان معرفی کرده و خطر آنان را گوشزد قرموده است، و به همین دلیل یهودیان بارها دست به تحریف قرآن زدند، ولی طرفی نبستند.

بنابراین، موقعیت اسلام و مسلمین همواره مورد تهدید وخطر بالقوه و بالفعل بوده و چاره‌ای جز آمادگی کامل برای جهاد و دفاع نخواهد بود، و بی گمان د ربرابر جبهة‌مسلح شر، جبهة خیر هم باید مسلح شود، در غیر این صورت راهی جز ذلت و انتحار نخواهد بود که آن هم شایستة‌مقام اهل ایمان نیست. پس،‌باید مؤمنین از مال و جان  خود برای دفاع از حریم اسلام و مسلمین دریغ نورزند، همان طوری که خدا از آنان خواسته:« اِنَّ اللهَ اشْتَری مِنَ الْمُومِنینَ انْفُسَهُمْ وَ اَموالَهُم بِاَنَّ لَهُم الجَنَّة. » 55

 

 

 

 

 

 

 

شاخص

هیچ هراسی به دلتان راه ندهید، که شما پیروزید _انشاءالله. چه کشته بشویم و بکشیم حق با ماست.ما اگر کشته هم بشویم در راه حق کشته شدیم و پیروزی است، و اگر بکشیم هم در راه حق است و پیروزی است. 

 امام خمینی «ره»  

فداکاری شهیدان و گذشت خانواده ها و حضور رزمندگان ما بود که ابرهای تیره و تار آن روزگار دشوار را از افق زندگی این ملت زدود.

مقام معظم رهبری امام خامنه ای «حفظه الله»

رهبرا

 

 

رهبرا 

راضییم در راه دین از تن جدا گردد سرم
من بمیرم  نیست باکم ، تا بماند رهبرم

مقام معظم رهبری :

نظر شما در مورد ظهور نسل جدید انقلاب و ماموریت این نسل چیست؟


http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif گفتند که نسل جدیدى در حال ظهور است. این کاملاً درست است. این نسل که شما میگوئید دارد ظهور میکند، این را هم من کاملاً قبول میکنم؛ تصدیق دارم و آن را حس میکنم.
سؤال میشود که مأموریت این نسل چیست؟ الزاماتش چیست؟ کى میخواهد او را پیش ببرد و هدایت کند؟ اینها سؤالهاى خوبى است. به نظرم میرسد این سؤالها سؤال است، لیکن ابهام نیست. پاسخ به این سؤالها معلوم است. انقلاب براى ایجاد یک دولت به جاى دولت که به وجود نیامد، براى ایجاد یک نظام، یک مجموعه‏‌ى ملى و انسانى بر اساس یک تفکر به وجود آمد. آن تفکر، تفکر اسلام است. ادعاى ما این است - که این ادعا را اثبات هم میکنیم و ثابت شده است؛ قطعى است - ما معتقدیم راه سعادت انسانها به دست تعالیم انبیاء است، که کامل‌ترینش هم تعالیم اسلام است. بشر منهاى تعالیم انبیاء حتّى پیشرفت مادى هم در این حدى که پیدا کرده، پیدا نمیکرد؛ چه برسد به تعالى معنوى و بهجت معنوى و آرامش و آسایش روانى که زمینه‏ساز عروج اوست به معارج والاى ملکوتىِ انسان. راه سعادت انسان این است.

براى اینکه تفکر انبیاء در جامعه پیاده شود، یک حرکت بلندمدت و طولانى لازم بود. این انقلاب با این هدف به وجود آمد. جامعه‏‌ى اسلامى، کشور اسلامى، نه فقط دولت اسلامى، نه فقط تشکیل یک نظام اسلامى، بلکه تشکیل یک واقعیت و یک مجموعه مردمى که بر اساس تعالیم اسلام - که لبّ لباب تعالیم انبیاء است - زندگى میکنند و آثارش را احساس میکنند. این هدف ماست. خوب، ما به این هدف هنوز نرسیدیم، توقع هم نبود که در ظرف سى سال برسیم. این هدف، هدف خیلى طولانى مدتى است. باید تلاش کرد، باید کار کرد تا به این هدف رسید؛ شما مسئولیتتان این است. مأموریت این نسل این است؛ کشور و ملتتان را به آن جایگاهى که معنایش این باشد که یک جامعه‏ى اسلامى به معناى واقعى تشکیل شده، برسانید. این را الگو کنید. این میشود بزرگترین وسیله براى گسترش این فکر و گسترش این تجربه در عالم؛ این مأموریت این نسل است.
(دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب 87/7/7) 


آقای رئیس جمهور! هشدار آیت الله مصباح را جدی بگیرید

طور که در دوران مشروطه، فراماسونری با شعار قرآن و اسلام پیش آمد، امروز نیز فراماسونری با شعارهای انقلاب و اسلام جلوه میکند و تحت پوشش آن حرف خود را بیان میکند، یعنی قالب را حفظ و محتوا را عوض میکند. رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در این سخنان هشدارآمیز خود تاکید کرده اند : خطری که من احساس میکنم شدیدترین خطری است که تاکنون اسلام را تهدید کرده است و آن هم از سوی نفوذیهایی است که در بین خودیها در حال رشد هستند. این برای چندمین بار بود که این استاد نکته سنج حوزه های علمیه در خصوص جریانی انحرافی در درون دولت آقای احمدی نژاد هشدار علنی می داد. آیت الله مصباح پیش از این نیز بارها در خصوص این جریان انحرافی به صورت خصوصی تذکراتی داده بود و البته حلقه ای از شاگردان خود را نیز خیلی پیش از این نسبت به این جریان انحرافی هوشیار کرده بود، اما این بار ادبیات علنی این استاد سیاستمدار متفاوت بود. آنها که صحنه سیاسی کشور را در طول سالهای گذشته و بویژه از سالهای پایانی دهه هفتاد رصد کرده اند، به یاد دارند که آیت الله مصباح یکبار دیگر نیز در برابر جریان انحرافی دولت اصلاحات قد علم کرد و بدون رودربایستی شلاق نقد خود را بر قامت آنها کوباند. شجاعت آیت الله مصباح از یک سو و تبیین درست شبهات و پاسخ به آنها از سوی دیگر، از همان دوره اصلاحات بود که هشدارهای این استاد حوزه را قابل تامل جلوه داد. شاید آن روز که آیت الله مصباح در سخنان قبل از خطبه های نماز جمعه تهران به نقد جریان فکری اصلاح طلبان پرداخت و خبر از انکار دین و مبانی دینی از سوی آنها داد، هیچ کس باور نمی کرد که روزی این موارد عینیت پیدا کند.
ای به اسلام زده و همواره مورد توجه رسانه های بیگانه بوده، میتواند برای اسلام مفید باشد و معلوم نیست چه شده که برخی نیز به آنها دل بستهاند.
ترین نعمتی که برای حفظ اسلام به آن امید داریم، وجود مقام معظم رهبری است. این تاکیدات آیت الله مصباح در خصوص رهبر انقلاب حکایت از این می کند که در علی رغم لزوم هوشیاری و رصد کردن تحرکات جریان انحرافی، با وجود رهبر معظم انقلاب نباید نگران آینده اصل انقلاب بود . 
 

 

سلاح شیمیایی در عملیات کربلای پنج

 

به گزارش وبلاگ جانبازان شیمیایی ایران- در بامداد 19/10/65 عملیات کربلای 5 درمنطقه شلمچه صورت گرفت که به دلیل مقاومت وصف ناپذیر رزمندگان در برابر پاتک های سنگین، عراق به مدت حدود دو ماه اقدام به حملات شیمیایی بسیار گسترده با گاز خردل نمود که حتی مناطقی از آبادان را نیز در بر گرفت.

 

 

شعری از شهید «سید مرتضی آوینی»*انتظار

شب را شکست،
اما خود
در انتظار طلوع نماند.

*
نوری که در طواف قلب محمد بود
به قبله طواف خویش
واصل شد.

*
پروانه‌ها، نور را
به حکم میثاق
می شناسند و از آغاز
با قصد سوختن
پر در مطاف می‌گشایند.

*
در آسمان، ملائکی که قصر را
با یک اشاره لولاکی
بشکافتند،
راه را
با فاتحه گشودند.
بانگ تلاوت از شقاق قمر
برخاست و ....
تا آسمان هفتم
بالا گرفت.
تا جنات «یس»
و «حجرات نور»
بر دامنه «اعراف»
تا آنجا که نسیم «هل اتی» می‌وزد،
با عطر یاس
و گل‌های محمدی...
تابستان‌هایی که
از نهرهای «طه»
سیراب می‌شوند.

*
اما زمین، ای وای!
ماتم گرفت.
آناء‌الیل و اطراف النهار
پر شد
از گریه‌های غریبانه
و نوحه‌های یتیمانه.
روح نمازمان
قبض شد،
و لاشه‌های سرد رکوع و سجودمان
بی کفن و دفن
بر خاک ماند،
و قلب،
گوری شد که در آن جنازه فطرت را
به خاک سپردند.

*
اعصار بینات
پایان گرفت و باز،
ماییم و عقلمان
ماییم و عقلمان
این فرشته مطرود بال شکسته
بر مهبط زمین
در این جزیره ی تنها.

*
کی باشد که ادریس بیاید؟

شهید محسن وزوایی


محسن وزوایی در ۸ مرداد ماه ۱۳۳۹ در تهران متولد شد . شش ساله بود که قدم در راه تحصیل علم گذاشت.

او پس از اتمام دوره ابتدائی دوره متوسطه را در دبیرستان دکتر هشترودی به پایان رساند و در سال ۱۳۵۵ به دانشگاه راه یافت و در رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف مشغول به تحصیل شد. محسن٬ از کودکی بدلیل اینکه پدرش همرزم آیت الله کاشانی بود با الفبای سیاسی آشنا شد. او با شناختی که از سیاست پیدا کرده بود و نیز شناخت صحیحی از مکتب اسلام داشت در دانشگاه از طیف گونان و منحرف سیاسی پرهیز می کرد تا اینکه با تشکیل انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه به این انجمن می پیوندد.

دوران انقلاب
وی هم زمان با شرکت در فعالیت های سیاسی و عقیدتی از سال ۱۳۵۶ مسئولیت هدایت مبارزات دانشجویی را در دانشگاه شریف ، علیه رژیم پهلوی را به عهده داشت . او در روزهای پر تلاطم انقلاب نقش حساس هدایت را بردوش می کشید
و از تظاهرات ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ تا ورود امام به ایران همه جا به عنوان جلو دار و هدایت کننده تظاهرات و تشکل های دانشجوئی بود .

 

 

دوران انقلاب [ویرایش]

وی هم‌زمان با شرکت در فعالیت‌های سیاسی و عقیدتی از سال ۱۳۵۶ مسئولیت هدایت مبارزات دانشجویی را در دانشگاه شریف، علیه رژیم پهلوی را به عهده داشت . او در روزهای پر تلاطم انقلاب نقش حساس هدایت را بردوش می‌کشید و از تظاهرات ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ تا ورود امام به ایران همه جا به عنوان جلو دار و هدایت کننده تظاهرات و تشکل‌های دانشجوئی بود .همجنین وی در درگیری‌های مسلحانه و سرنوشت ساز ۱۹ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ حضور داشت و در تصرف دو پادگان مهم جمشیدیه و عشرت آباد شهامت بالائی نشان داد.

با پیروزی انقلاب ایران (۱۳۵۷) و تشکیل جهاد سازندگی وی به عضویت این جهاد در آمد و برای خدمت به مردم راهی لرستان شد . وی پس از انقلاب علاوه بر جهاد در بیشتر ارگانها از جمله کمیته، بسیج و آموزش و پرورش خدمت کرد.

به دنبال تلاش‌های دولت موقت واعتراض اقشار مختلف مردم محسن وزوائی از کردستان به تهران آمد و پس از هماهنگی و برنامه ریزی‌های لازم با جمعی از دانشجویان پیرو خط امام در روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸ سفارت آمریکا را به عنوان لانه جاسوسی تسخیر کرد . او با توجه به اینکه تسلط کافی به زبان انگلیسی داشت سخنگوی دانشجویان پیرو خط امام برگزیده می‌شود و اغلب مصاحبه‌های رسانه‌های خارجی توسط وی صورت می‌گرفت.

وی جزو دانشجویان پیرو خط امام بود.

مسئولیتها [ویرایش]

وزوائی با تشکیل سپاه به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در می‌آید و مدتی به عنوان فرمانده مخابرات سپاه انجام وظیفه کرده سپس سرپرستی واحد اطلاعات عملیات به او محول می‌گردد .

وی به دنبال تجاوز عراق به ایران داوطلبانه به جبهه غرب عزیمت می‌کند که با ورودش به این منطقه تحولی در این محور پدید می‌آید . بطوریکه در عملیات سرنوشت ساز پارتیزانی به عنوان فرمانده گردان نهم مسئولیت محور تنگ کورک تا حد فاصل تنگ حاجیان را به عهده می‌گیرد .

در اردیبهشت ۱۳۶۰ طرح آزاد سازی ارتفاعات بازی دراز در دستور کار قرار می‌گیرد . وزوائی نیز در تمام مراحل شناسائی این حمله حضور می‌یابد ودر آنجا رابطه صمیمانه با خلبان علی اکبر شیرودی پیدا می‌کند .

وزوائی در طول جنگ در عملیات‌های متعدد با مسئولیت‌های گونان حضور داشت . در ۲۰ آذز ۶۰ در عملیات مطلع الفجر، فرمانده عملیات بود .در سال اسفند سال ۱۳۶۰ فرمانده گردان حبیب بن مظاهر تیپ تازه تأسیس محمد رسول الله می‌شود که در عملیات فتح المبین این گردان نوک عملیات بود . با تأسیس تیپ ۱۰ سید الشهدا فرمانده این تیپ می‌شود .

تیپ ۱۰ سید الشهدا در ۲۳ فروردین ماه ۱۳۶۱ وارد عملیات بیت المقدس شده و برای اجرای بهتر عملیات با تیپ حضرت رسول ادغام می‌شوند . وزوائی نیز فرماندهی محور اصلی را عهده دار می‌شود .

شهادت [ویرایش]

محسن وزوایی پس از شرکت در عملیاتهای متعدد به خصوص بیت المقدس سرانجام در ۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۶۱ در عملیات بیت المقدس هنگام هدایت نیروهای تحت امر بر اثر اصابت گلوله و ترکش به شهادت رسید.