هیئت روضه الشهدا شهر مریانج

هیئت روضه الشهدا شهر مریانج

محفل بسیجیان و رهروان امام وشهدا
هیئت روضه الشهدا شهر مریانج

هیئت روضه الشهدا شهر مریانج

محفل بسیجیان و رهروان امام وشهدا

بوى سیب

در چاووش خوانیهاى زائران کربلا مى‏گفتند:«ز تربت‏شهدا بوى سیب مى‏آید».نیزمعروف است کسانى که صبح زود به زیارت کربلا بروند،بوى سیب بهشتى استشمام‏مى‏کنند.این سخن ریشه حدیثى دارد.در بحار الانوار چنین آمده است:

روزى امام حسن و امام حسین‏«ع‏»به حضور پیامبر رسیدند،در حالى که جبرئیل هم‏نزد رسول خدا بود.این دو عزیز،جبرئیل را به‏«دحیه کلبى‏» (3) تشبیه کرده و دور اومى‏چرخیدند. جبرئیل هم چیزى در دست داشت و اشاره مى‏کرد.دیدند که در دست‏جبرئیل یک سیب،یک گلابى و یک انار است.آنها را به‏«حسنین‏»داد.آن دو خوشحال‏شدند و با شتاب نزد پیامبر دویدند.پیامبر آنها را گرفت و بویید و فرمود:ببرید نزد پدر ومادرتان.آن دو نیز چنان کردند. میوه‏ها را نخوردند تا آنکه پیامبر«ص‏»هم نزد آنان رفت وهمگى از آنها خوردند،ولى هر چه مى‏خوردند،میوه‏ها باز باقى بود.تا آنکه پیامبر از دنیارفت.امام حسین‏«ع‏»نقل مى‏کند که در ایام حیات مادرمان فاطمه‏«ع‏»تغییرى در میوه‏هاپیش نیامد،تا آنکه فاطمه از دنیا رفت،انار ناپدید شد و سیب و گلابى مانده بود.با شهادت‏على‏«ع‏»گلابى هم ناپدید شد و سیب به همان حالت باقى ماند.امام حسن‏«ع‏»مسموم وشهید شد و سیب همچنان باقى بود تا روزى که(در کربلا)آب را به روى ما بستند.من‏هر گاه تشنه مى‏شدم آن را مى‏بوییدم،سوز عطش من تسکین مى‏یافت.چون تشنگى‏ام‏شدت یافت،بر آن دندان زدم و دیگر یقین به مرگ پیدا کرده بودم.

امام سجاد«ع‏»مى‏فرماید:این سخن را پدرم یک ساعت قبل از شهادتش فرمود.چون‏شهید شد، بوى سیب در قتلگاه به مشام مى‏رسید.دنبال آن گشتیم و اثرى از سیب نبود،ولى بوى آن پس از حسین‏«ع‏»باقى بود.قبر حسین را زیارت کردم و دیدم بوى آن سیب‏از قبر او به مشام مى‏رسد.پس هر یک از شیعیان ما که زیارت مى‏کنند،اگر بخواهند آن رابشنوند،هنگام سحر در پى زیارت بروند،که اگر مخلص باشند،بوى آن سیب را استشمام‏مى‏کنند. 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد