حماسه زنان در خرمشهر
خواهر “سکینه حورسی” از زنان مدافع خرمشهر میگوید:
“به علت درگیریهای فشرده و نگهبانیهای شبانه، فرصتی برای تعلیم نظامی بقیه خواهران نبود. ناچار شبها با همان تعلیمات مختصر، دو ساعت به خط مقدم جبهه میرفتیم و دفاع میکردیم. آنجا وضع خیلی فرق میکرد. خمپاره مثل باران میبارید. از چپ و راست گلوله میزدند. تا آن لحظه نه خمپاره دیده بودیم و نه میدانستیم خمسه خمسه چیست. بچهها پابه پای هم و با جان میجنگیدند. ایثار و فداکاری در مرز، مرزی نداشت. یکی دو روز بعد، برادر جهان آرا، حفاظت از مهمات را به ما سپرد.”
اتمام حجّت
مقام معظم رهبری از چگونگی سقوط خرمشهر میگویند:
ما می گفتیم حالا که خرمشهریها اینقدر احساس احتیاج به تانک می کنند، شما (بنیصدر) یک واحد تانکتان را بین خرمشهر و شلمچه مستقر کنید تا دشمن نتواند به شهر حمله کند و آن را تصرف کند. اینها به انواع معاذیر متشبث میشدند و میگفتند نمیشود. اگر در اهواز این امکان بود، قطعاً من از اهواز میفرستادم. منتهی اهواز خودش وضعیتی مشابه خرمشهر داشت. چند لشکر بزرگ عراق آن را تهدید میکرد هر چه ما گفتیم اعتنا نکرد. من نامهای نوشتم به بنیصدر و در آن اتمام حجت کردم و گفتم: من از کی به شما این مطلب را میگفتم و امروز خرمشهر، خونین شهر شده است و هنوز هم سقوط نکرده که این نامه را نوشتم و نوشتم این واحدهایی که من میگویم، باید بفرستید، ولی اعتنایی نشد و در نتیجه خرمشهر با وجود مقاومت دلیرانه عناصر رزمنده داخل مسجد جامع، تاب مقاومت نیاورد و عراقیها از چند سو وارد شهر شدند .
اگر شیطان را از قلب خود دور کنی نادیدنی ها را خواهی دید.
پیامبر اکرم (ص): اگر شیاطین اطراف دل فرزندان آدم را فرا نگرفته بود، انسانها می توانستند به ملکوت و باطن آسمانها و زمین بنگرند.